ترکمن سسی - نازمحمد یگن محمدی - هنرمند فعال قرباندوردی تقانپور یکی از ستونهای سترگ تئاتر ترکمنصحرا بود. چه در حوزة نظری و تخصصی و تحقیقی و چه در حوزه عملی آگاه و صاحبنظر بود. این پیشکسوت هنری در زمینه سناریونویسی، کارگردانی، بازیگری و پیکرتراشی کار و تلاش میکرد.
از شمار دو چشم یک تن کم
از شمار خرد هزاران بیش
ولی چه قبل و چه بعد از انقلاب اسلامی ایران در عرصههای گوناگون هنری حضوری گسترده و پُررنگ داشت. افسوس نتوانستیم که از تجربیات، معلومات، دانش و بینش او کمال استفاده را ببریم. در نمایشنامههای قاراچوپون، حاجی قولاق، اورال، موسیخان، طالب، زندگینامة مختومقلی فراغی و چند نمایشنامة دیگر نقشهایی تأثیرگذار داشت.
در بنیانگذاری تئاتر گنبدکاووس همکاری نزدیکی با شخصیتهای هنری نمایشی از جمله منصور اساسی (میرزاعلیخان)، دکتر بردی آهنگری، منوچهر آذر، قرباندردی جهانی، جعفرآقا جعفری، آناقربان قلیچطاقانی، سهراب مغروری، نورمحمد گوگلانی، تورج قدیرزاده، عبدالخالق حجازی، آیمحمد آیمحمدی، محمدخالدزاده، حکیم بهرامی، آنامحمد آج، آمانمحمد تاریخی، میرزائی، لقمان ملتی، منصور برزین و دهها هنرمند عزیزی که عاشقانه با جان و دل برای تئاتر این شهرستان زحمت کشیده و تلاشهای فراوانی نمودند که حاصل آن کسب عناوین برتر در سطح استان و کشور بودهاست.
اندیشمند فرزانه قرباندردی تقانپور شخصیت ادبی و هنری و متفکری که دغدغة اصلیاش آلام و آمال ستمدیدگان، پابرهنگان، سیلی خوردگان و به زنجیر کشیده شدگان تاریخ بود. هنرمندی آزادیخواه و حامی مظلومان و مستضعفان بود.
داستانها و رمانهای متنوعی را به رشتة تحریر درآورد ولی افسوس که مجال چاپ و انتشار پیدا نکردند. درونمایة آثارش مملو از عشق، انساندوستی و سرشار از عدالت میباشد.متن اصلی تعدادی از فیلمهایی که در منطقه ترکمنصحرا فیلمبرداری و اکران شدهاند برگرفته از افکار و اندیشههای او بودند.
توان آفرینندگی و ذهن خلاق داشت، ولی امکانات کافیه جهت بروز و شکوفایی این استعدادها و مایههای قوی هنری را نداشت. دریغا که بسیار زود جهان را وداع گفت و ما شدیم دریغاگوی قرباندردی. تسلط کافی و عشق و علاقة شگرفی در موضوعات و ژانرهای حاوی سوژههایی با هویت قومی داشت. بر اثر مرور زمان و گذشت روزگار با پشتکار، مطالعه و تحقیق فلسفی- اجتماعی و تجربیات فراوان بهتدریج ذهنیات و روحیات فراملی و جهان شمولی هم بر باورهای پیشین او افزوده شد.
در بعضی جلسات موضوعات گوناگون مرتبط با تاریخ تمدن و آغاز و پایان و توضیحپذیری و ناپذیری جهان و گرفتاری انسان در چنبرة زمان و مکان و تأثیر ژن و سلول در روند تکاملی انسان و مباحث روانشناسی و جامعهشناسی، تناسب تأثیر عوامل ارثی و اکتسابی پیرامون را مطرح میکرد تا به بحث و نتیجهگیری بیانجامد.
ارتباط و دوستی با نادر ابراهیمی، جابر عناصری و تعداد کثیری از هنرمندان، نویسندگان و مشاعران و محقیقین و جامعهشناسان مشهور ایرانی و دانشجویان رشتههای مختلف هنری داشت. منزل او همواره پذیرای مهمانان گرانقدری بود که در پی تحقیق و مطالعه از تهران و شهرهای دیگر به ترکمنصحرا سرازیر میشدند، تا اطلاعاتی در زمینة فرهنگ، ادب و هنر ترکمن کسب نمایند. او با چهرهای گشاده از این تشنگان طالب علم و حقیقت پذیرایی میکرد. حشر و نشر دائمی و تبادل دانش و معرفت با اهل قلم و هنر مشخصة اصلی زندگی ایشان بود.
از نوازندگی و خوانندگی هم بیبهره نبود، گهگاه دستی به دوتار میبرد و آهنگهای موزون و دلنشین و بعضاً حزین مینواخت و اشعار عارف و خلیفة بزرگ ادبیات مشرق زمین استاد مختومقلی فراغی را ترنم میکرد.
به آثار شعرا و ادبای کلاسیک ترکمن علاقة وافری داشت. شیفتة اشعار حافظ، مولوی و عمر خیام بود. عاشق آیدینگ پیر (شیخ شهابالدین سهروردی شیخ اشراق) همیشه ورد زبانش بود. با عمادالدین نسیمی، فضلاله نعیمی و منصور حلاج و عینالقضات همدانی در شناخت و معرفت منزلگاههای عرفان و سیر و سلوک و کشف حقیقت همآواز بود.
هنوز در سوگ و عزای درگذشت گنجینه ادب و تاریخ ادبیات، استاد پروفسور دکتر نورمحمد آشورپور ادیب فرزانهای که به زبان و ادبیات ترکمنی و فارسی خدمات شایانی کردهاست بودیم که فقدان قرباندردی تقانپور عزیز بر سوگ اهل قلم و هنر بیافزود.
آخرین نمایشنامهای که روی سن برد نمایشنامة فرزند آزادی (آزادینینگ اوغلی) بود که در کنگرة مختومقلی در اردیبهشت ماه سال 1387 به روی صحنه برد که مورد تشویق و تقدیر مهمانان خارجی هم قرار گرفت.
یاد و خاطرهاش گرامی باد!
- نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- نظرات حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای اسلامی منتشر نمیشود.
- نظرات بعد از ویرایش ارسال میشود.