c_300_250_16777215_10_images_photo_2023-12-29_19-32-09.jpg

 

ترکمن سسی - قلی پقه گزارشگر پیشکسوت میادین اسبدوانی می گوید: هیجان تاخت و تاز اسب ها و مسابقات سوارکاری با وجود تماشاگران زنده است.

 

سوارکاری از جمله ورزش‌هایی است که در دین مبین اسلام به آن سفارش شده است. ترکمن صحرا از دیرباز مهد سوارکاری و پرورش اسب بوده است و شاید بیراه نباشد که استان گلستان را پایتخت سوارکاری ایران بنامیم.
ترکمن ها از گذشته به اسب عشق و علاقه زیادی دارند. نژاد اسب ترکمن از شهرت و معروفیت خاصی در سراسر جهان برخوردار است و اسب در فرهنگ غنی ترکمن ها جایگاه و منزلت خاصی دارد.

برگزاری و آغاز هر مسابقه اسبدوانی، مسلما محرکی لازم است تا تماشاچیان، مشتاقان و هواداران و به قولی سرمایه های اصلی هر ورزش را به وجد و هیجان بیاورد و این عمل تنها از کسانی برمی آید که صمیمانه خود را شیفته و عاشق آن ورزش ببینند و این اشخاص با نام مجری، گوینده و گزارشگر میادین سوارکاری و اسب دوانی شناخته می شوند.
افرادی که فقط عشق و علاقه، آنها را به این سمت سوق داده است تا با گزارشگری خود مردم را به سر شوق بیاورند.
قلی پقه، از این دست گویندگان و گزارشگران میادین سوارکاری و تاخت و تاز اسب در کشور و استان گلستان است.
وی تجربه بیش از 30 سال گویندگی مسابقات سوارکاری را دارد و به قول خودش، از دوران کودکی علاقه خاصی به مسابقات سوارکاری داشته و با دیدن مسابقات اسبی به نام "مشکل" که در آن ایام بارها مقام اول را کسب کرده بود به این رشته مهیج علاقمند شده و از سال 1371 به عنوان گزارشگر وارد مسابقات سوارکاری شده است.

عیادت از قلی پقه، گوینده پیشکسوت میادین اسبدوانی
روز چهارشنبه ششم دی ماه 1402 به اتفاق همکارم عبدالرضا نظری از شاغال دفه به روستای کرد به قصد دیدار و عیادت از استاد قلی پقه رفتیم.
روستای کرد، در فاصله ۱۵ کیلومتری شرق آق قلا واقع شده است.
قلی پقه، متولد سال 1343 ساکن روستای کرد از توابع شهرستان آق قلا، وی کی از گویندگان مسابقات سوارکاری است که سالیان سال در این حرفه با صدای گرم و دلنشین خود مشتاقان تاخت و تاز اسب ها و مردم را به وجد آورده است.
در بدو ورودمان، حال و روز چندان مناسبی نداشت. چون چند ساعتی می شد که از انجام دیالیز آمده بود.
در ابتدا به مدت حدود ۱۵ الی ۲۰ دقیقه ای حرفی نمی زد و حالی برای صحبت کردن نداشت. فقط در حد سلام و علیک بود. بر روی تخت و رو به دیوار دراز کشیده بود.
من و عبدالرضا نظری خودمان را معرفی کردیم.
از صدایمان فهمید که چه کسانی برای عیادت آمده اند.
بلافاصله حس و حال خبرنگاری ما گل کرد و سر صحبتمان را با چند پرسش ساده آغاز کردیم.
قل دده، کم کم به خود آمد و شروع به صحبت کردن کرد. در حالی که به علت بیماری، پشت به ما خوابیده بود، یواش یواش برگشت و از دیدن و آمدن ما خوشحال شد.
اولین جمله ای که به ما گفت، این بود. "موسی دده (موسی جرجانی) زحمات زیادی برای فرهنگ و ادبیات ترکمن صحرا کشیده است" و بعدش گفت:" من در دوران انتخابات همراه و هم پای موسی دده بودم" (اشاره داشت به سال 70 و 71 و چهارمین دوره انتخابات مجلس که پدرم کاندیدای نمایندگی مجلس شده بود).


مدتی گذشت و هرچه بیشتر صحبت می کردیم، قل دده جواب ها را مفصل تر با تشریح بیشتری بیان می کرد.
وی گفت که دوران تحصیل ابتدایی و راهنمایی خود را در روستای کرد و دوران دبیرستان را در روستای عطا آباد طی کرده و در سال ۱۳۶۱ موفق به اخذ دیپلم نظام قدیم رشته اقتصاد شده است.
این گوینده پیشکسوت یادآور شد که ۳۲ سال سابقه گویندگی و گزارشگری مسابقات اسبدوانی در شهرستان، استان گلستان و کشور را در کارنامه خود دارد و در شهرهای آق قلا، بندر ترکمن، گنبد کاووس و همچنین تهران، اهواز، یزد، گرمسار، قم و تبریز گویندگی کرده است.
همچنین بیان کرد که در آن دوران در خارج از استان و در شهرهایی که مسابقات سوارکاری برگزار می شد، گوینده مسابقات وجود نداشت و به همین خاطر من به آن شهرها سفر کرده و کار گویندگی مسابقات اسبدوانی را انجام می داده است.
وی با اشاره به اینکه، اولین گزارش سوارکاری خود را در سال 71 در کنار استاد یکشم قلی کر (استاد پیشکسوت گزارشگری و گویندگی میادین سوارکاری استان و کشور) انجام داده است، افزود: گزارشگری و گویندگی را از یکشم قلی کر، عطا کر و مرحوم ابتهاج یاد گرفتم و آنها استادان من هستند.
قلی پقه گفت: بهترین خاطره من در کار گویندگی و گزارشگری، مربوط می شود به گویندگی مسابقات اسبدوانی در شهرهای یزد و اهواز در سال ۸۶ که به مدت 12 هفته برگزار شد.
من در آن دوره از مسابقات هر هفته مبلغ ۴۰۰ هزار تومان برای کار گویندگی دریافت نموده و با پول آن و جمع آوری این مبلغ، کار ساخت منزل مسکونی خود را در روستای کرد آغاز کردم.
* وی در بخشی از صحبت هایش گفت:
یادم می آید، مرحوم حسین جرجانی از پیرواش، یلقی و اسب های زیادی داشت.
همه اسب های وی از نژاد اصیل ترکمن بودند. اسبی به نام لک لک داشت که از تهران به وی هدیه داده شده بود. اکنون برخی از اسب های منطقه ترکمن صحرا از نژاد لک لک هستند.
اسب های مرحوم حسین جرجانی، دوان دوان و شیهه زنان از پیرواش حرکت کرده و از کنار روستای کرد به سمت روستای چن سولی حرکت می کردند و پس از مدتی همین مسیر را دور می زدند و از روستای چن سولی به پیرواش بر می گشتند. اسب های زیادی بودند و تمومی نداشت به نحوی که صدای سم اسبان، منطقه را به لرزه در می آورد.

 قلی پقه در بخش دیگری از صحبت های خود گفت:
از سال 1364 با نوشتن انواع نامه های اداری برای مردم منطقه، خدمت کردم و از بدو انقلاب تاکنون نیز عضو شورای اسلامی روستای کرد بودم.
سه فرزند پسر داشتم که متاسفانه فرزند بزرگم درسال 1381 فوت کرد و اکنون دو فرزند دیگرم در کنارم و کمک حالم هستند.
وی با ذکر خاطره ای از دوران فعالیت به عنوان عضور شورای اسلامی روستا ، گفت:
چند شب پیش یکی از جوانان منطقه به من پیام داد. چون شنیده بود در بستر بیماری هستم جویای حالم بود. آن جوان از من تشکر کرد. او گفت که سال ها پیش، یک شب برق منطقه و خانه شان قطع شده بود و گفت که شما قل دده نصفه شب آمدید و برق خانه و منطقه ما را وصل کردید و من این محبت شما را فراموش نکردم.
وی درخصوص بیماری اش گفت: بیماری من حدود پنج سال پیش شروع شد و به علت نرسیدن خون، از ناحیه لگن دچار آسیب دیدگی شدیدی شدم. حدود 20 روز پیش در بیمارستان بندرترکمن تحت عمل جراحی تعویض لگن قرار گرفتم و لگن مصنوعی کار گذاشتند و اکنون نمی توانم راه بروم ولی دکترها گفتند که بعد از 20 الی 30 روز قادر به راه رفتن خواهم شد و انشاالله که بتوانم این دوران سخت را سپری کنم و کم کم بتوانم راه بروم.
از قلی پقه درخصوص وجود تخت بیمارستانی در اتاقش سوال کردیم که گفت: این تخت بیمارستانی را یکی از خیرین آق قلایی به من اهدا کرده است.
قلی پقه علاوه بر جراحی لگن، از ناراحتی قلبی و همچنین از مشکل کلیوی و از کار افتادگی کلیه های خود خبر داد و گفت که نیاز به پیوند کلیه دارد.


گفتگوی ما با قل دده، بیش از یک ساعت طول کشید. رنگ و روی قل دده باز شده بود.
کم کم اجازه گرفته و آماده رفتن شدیم. از قل دده خداحافظی کرده و از خداوند متعال برای وی آرزوی صحت و سلامتی کردیم.
 پسر قل دده که با روی گشاده و لبخندی بر لب از ما پذیرایی می کرد، در صحبت های خود گفت:
امشب پدرم را به تازگی از دیالیز آوردیم. بعد از انجام دیالیز حالش بهم می ریزد و سخت اذیت می شود.
پدرم نیاز به روحیه دارد. امشب با خود دعا می کردیم که ای کاش چند نفر از دوستان و آشنایان پدرم برای عیادت و دیدار وی بیایند تا روحیه اش باز شود. اکنون با آمدن شما، فهمیدم که دعای من مستجاب و قبول درگاه خداوند شده است.
وی از همه دوستان و نزدیکان پدرش درخواست کرد که برای عیادت و روحیه دادن به پدرش سربزنند تا انشاالله قل دده روز به روز صحت و سلامتی خود را به دست آورد.
پسر قل دده تا بیرون از خانه همراه ما آمد تا ما را بدرقه کند. وی از ما تشکر کرد و خوشحال بود که به عیادت پدرش آمده بودیم.
چون روحیه پدرش بهتر شده بود. بهش گفتیم که خوب از پدرش مراقبت کند و انشاالله اجرتان را خداوند متعال خواهد داد.
دعای خیر مردم و خصوصا علاقمندان و دوستداران به مسابقات سوارکاری و اسبدوانی شامل حال قل دده گرامی باشد.

گزارش از :
عبدالرضا نظری و رستم جرجانی
خبرنگار و فعال رسانه ای

 

c_300_250_16777215_10_images_photo_2023-12-29_19-31-20.jpg

نوشتن دیدگاه

مخاطبان گرامی، برای انتشار نظرات لطفا نکات زیر را رعایت فرمایید:
- نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- نظرات حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های اسلامی منتشر نمی‌شود.
- نظرات بعد از ویرایش ارسال می‌شود.


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

 

ترکمن سسی

turkmensesi

تبلیغ

 

نوین وب گستر