ترکمن سسی - شعر " کوپ جان گچیپ دیر" با ترجمه چه جانها که گذشته اند ، شعری از مختومقلی فراغی است که به گذر زمان و مرور وقایع مهم جهان می پردازد و شاعر در آن از حسن (رض) و حسین (رض) به عنوان انوار الهی و ماه تابان دین نام می برد.
كوپ جان گچيپدير / جانهای زیادی گذشته اند
نادان كونگلوم، اولوم اوچين غم اييمه / ای دل نادان من ، برای مرگ غصه مخور
سندن اول گليپ، كوپ جان گچيپدير / قبل از تو جانهای زیادی آمده اند و گذشته اند
يالان دنيا پايان برندير كيمه / دنیای دروغین به چه کسی سهم داده است؟
آنچا شعرلار، آنچا يامان گچيپدير / چه شعرهای زیادی ، چه بدان زیادی گذشته اند
قاني آدم آتا، حوا انهسي / کجاست ابوالبشر آدم و حوا مادر؟
قاني دين باباميز ـ خليل اللهسي / کجاست جد دین مان ، خلیل الله؟
قاني موسي كليم، معجز عصاسي/ کجاست موسی کلیم الله و عصای معجزه اش؟
گاهي كوپروك، گاهي ييلانگچيپدير / عصایی که گاهی پل و گاهی مار گذشته است
اسكندر، سليمان پادشاه بولدي / اسکندر و سلیمان پادشاه شدند
خذمتيندا دوو پريلر جم بولدي / در خدمتشان دیوان و پریان جمع شدند!
نه غلغله هم ديوانلار قورولدي / چه غلغله ها و چه دیوان ها در دورشان برپا شده است!
آنچا شاه صاحبقران گچيپدير / چندین شاه صاحبقران گذشته اند!
عيسي گچدي، دمدن جان بريپ مرده / عیسی گذشت در حالیکه با دم معجزه اش به مرده جان می داد
اگر آچسا يوسف يوزوندن پرده / اگر یوسف پرده از رخ بردارد
گورن بيهوش بولوپ، ياتار شول يرده / بینندگانش آنجا بیهوش خواهند افتاد
شيله حسني ماه تابان گچيپدير / چنین حسن ماه تابانی گذشته است
آن حضرت حق، رسول معجزه آشدي / آن حضرت حق ، رسول معجزه آورد
آسمانلار دربدر قاپيسين آچدي / آسمانها در جای جای خود درها باز کردند
“قاب قوسين” باريپ، حقا قاويشدي / بهترین بهترینان به دیدار حق شتافت
شول سرور ايكي جهان گچيپدير/ آن سرور دو جهان گذشته است
ابابكر گچدي رياضت بيلن / ابابکر گذشت با ریاضت
عمر پادشاه بولدي عدالت بيلن / عمر گذشت با حکومت عدالت
عثمان گچدي قرآن تلاوت بيلن / عثمان گذشت با قرآن و تلاوت
دين قيليجين چاليپ،آرسلانگچيپدير / در راه دین شمشیر ز و شیر خدا گذشته است
حسن حسين، دينينگ انوري، ماهي / حسن و حسین انوران و ماه تابان دین گذشته اند
قاني فاطمه زهرا، حورلرينگ شاهي / کجاست فاطمه زهرا شاه حوریان
قدرت بيلن دوران نور الهي / انوار الهی که با قدرت خدا خلق شده اند
شيله معجزاتلار موندان گچيپدير / با چنین معجزاتی از این جهان گذشته اند
گورونگ، نه جنانلار عشقه اولاشدي / ببینید چه جنانانی با عشق عجین شدند
عمريني ضايالاپ، خارغا بولاشدي / عمرشان تباه کردند و از بین رفتند
آه اوروپ، آيراليق درديندن گچدي / آه و درد هجران کشیدند
دلموراـ دلمورا، گريان گچيپدير / زار زار گریان گذشتند
نه گوزللر گچدي حسني حور يالي / چه زیبا رویان چو حور گذشتند
گويا اون دورت دولان آي دير مثالي / گویا چو قرص ماه چهارده
نه عاشقلار يتدي افتاده حالي / چه عاشقان افتاده حال گذشتند
آلارينگ عشقيندا حيران گچيپدير / از عشق حیران گذشته اند
نه اولكهلر قالدي ويران بولوشيپ / نه دیارها ماندند و ویران شدند
ايلي خلقي زير-زبران بولوشيپ / مردمانش زیر و زبر شدند
بايقوشلار قوقلاشيپ،ايتلر اويروشيپ / جغده آواز خوان و سگ ها پارس کنان
نه شارلار قاليپدير، جيران گچيپدير / نه پادشاهان ماندند جیران ها گذشتند
قاني حيله بيلن ماللار ييغنانلار/ کجایند آنان که با حیله ها مال ها جمع کردند؟
قاني اويلر دولي سيم بيله زرلر/ کجایند خانه هایی که با زر و سیم پر شده اند؟
قاني صنديق، حقه، لعل و گوهرلر/ کجایند صندوق ها ، حقه ها و لعل و گوهرها؟
همه ساليپ، آشكار، نهان گچيپدير / همه چه زود آشکار و نهان گذشتند
نه ياغشيلار گچيپ، صحبتلر توتدي/ چه نیکان گذشتند و صحبت ها به یادگار گذاشتند
نه دورانلار گليپ، خوش بولوپ اوتدي / چه دوران ها آمدند و خوش بودند و گذشتند
عمرينگ اوتدي، ياشينگ يتدي، حال گيتدي / عمرت به پایان رسیده و سن ات پر شده و حال از تنت رفته است
مختومقلي، سندن دوران گچيپدير / مختومقلی ، از تو دروان گذشته است
- نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- نظرات حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای اسلامی منتشر نمیشود.
- نظرات بعد از ویرایش ارسال میشود.