ترکمن سسی – یادداشت طنز: خدا هیچ مسلمانی را گرفتار بلاتکلیفی نکند! مسلمان نشنود کافر مبیناد... لاکردار از دندان درد و درد عاشقی و سوز هجران و دربدری بدهکاری و هر درد بی درمان دیگر بدتر است...
به قول شاعر: بلاتکلیفم؛ مثل آن سامورایی که 15 نفر را حریف است ولی 16 نفر به او حمله کرده اند! حالا حکایت این روزهای مردم است که دچار یک بلاتکلیفی مزمن شده اند و میانه راه سرگردان مانده اند!
وزير بهداشت ميگويد پنجرهها را باز كنيد تا كرونا نگيريد و همزمان وزير نفت ميگويد ببنديد تا مصرف گاز كم شود و ما مجبور نباشيم سوخت مازوت در نيروگاهها بسوزانيم و شما هواي مسموم تنفس كنيد! از یک طرف به مردم می گویند کرونا آمده است؛ در خانه بمانید و سرکار نروید، از همان طرف هم حاضر نیستند کمی تخفیف در قبض آب و برق و گاز قائل شوند و اگر قبوض سر موعد پرداخت نشوند، دریغ از یک مهلت کوتاه!
بيش از پانزده سال است كه قرار است كنكور طي دو سال برداشته شود، اما بعد از این همه سال باز هم سر خط هستیم و دوستان معتقدند بساط کنکور باید ظرف دو سال برچیده شود! (یاد آن هم ولایتی مان افتادم که وقتی قاضی از او پرسید چرا بدهی همسایه را نمی دهی ؟ گفت: آقای قاضی سه سال است که به او می گویم دو هفته مهلت بده بدهی ات را پرداخت می کنم ولی قبول نمی کند و می گوید من همین امروز پولم را می خواهم!)
با اين رویکرد در حذف کنکور حتی دانش آموزان ابتدایی نمی دانند تا وقتي ديپلم ميگيرند كنكور هست يا نيست چه برسد به دانش آموزان پایه دهم؟! وزراي آموزش و پرورش هم وقتي دوره شان تمام ميشود و ديگر مسئوليتي ندارند از بساط مافياي كنكور و آموزشگاههاي آزاد رونمایی می کنند و از ضرورت مبارزه با آنها بر چیدن بساط شان سخن به میان می آورند.
خیال می کنند بساط مافیا مثل بساط لبو فروشی آن پیرمرد تهرانی یا سبزی فروشی آن پیر زن تالشی است که با یک ضربه آبدولیو چاگی یا همان پَس لگد خودمان کف پیاده رو پهن شود! 40 سال است که به مردم می گویند خانه نخرید قیمت ها حبابی است و پائین می آید. قیمت خانه در طول این چهار دهه چند هزار برابر شد ولی هنوز معتقدند قیمت خانه حباب است و فعلاً دست نگه دارید!
البته رئیس اتحادیه مشاوران املاک تهران و کشور از وضعیت موجود راضی است و معتقد است جلوی کپر نشینی را گرفته ایم. از یک طرف مردم را به اشرافی گری و خوردن نان خشک غنی شده و پوشیدن لنگ برند تشویق می کنند، اما خودشان درگیر عمله بنا و ساختمان سازی و خوردن گرد و خاک آن هم در ولایت غربت می شوند! ما که بحمدالله و المنته پول سرگردان برای سرمایه گذاری نداریم ولی آن بندگان خدایی هم که دو ریال پول دارند و می خواهند جایی سرمایه گذاری کنند، دچار اصل بلاتکلیفی هستند!
پول شان را در موسسات بگذارند، موسسه ورشکست می شود؛ در بورس سرمایه گذاری کنند، هاپولی می شود؛ در بانک سپرده گذاری کنند، فرصت اختلاس فراهم می شود؛ طلا و سکه بخرند و در خانه نگه داری کنند، شاخک دزد ها فعال می شود؛ می خواهند بیت کوین بخرند، ندا در می رسد بیت کوین نخرید ممکن است کل سرمایه تان یک جا نابود شود؛ بخواهند خودرو ثبت نام کنند، اسم شان در لاتاری بیرون نمی آید! روز به روز هم از ارزش پول شان کاسته می شود...
کاش جناب انوری زنده بود و به جای این همه بلاتکلیفی بر ما دو صفحه تکلیف نا واجب مشق می کرد: «دلم بردی و آنگاهی به پندم صبر فرمایی . . . مکن تکلیف ناواجب که بیدل صبر نتوانم!»
به قلم : وحید حاج سعیدی
- نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- نظرات حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای اسلامی منتشر نمیشود.
- نظرات بعد از ویرایش ارسال میشود.