ترکمن سسی - بهرام جرجانی - بررسی شگردها و تکنیک های وارونه نمایی، بزرگنمایی، کشته سازی و دروغ پردازی رسانه‌های فارسی زبانی که بودجه آنها از خزانه دولت های ضدانقلاب و معاندین تأمین می شود از مهمترین مسائل برای دست اندرکاران رسانه های ملی و فعالین فضای مجازی کشور محسوب می شود که متأسفانه در این حوزه به شدت ضعف عملکردی مشاهده می گردد.
یکی از روش هایی که مدت هاست توسط رسانه‌های غرب مورد استفاده قرار میگیرد، وارونه سازی یا زمین وارونه نام دارد، یعنی ایجاد تضاد بیشتر با عرف جامعه. زمین وارونه یعنی برعکس کردن طبیعی ترین رویدادهای ذهنی برای مخاطب به نحوی که احساس کند این وارونه کردن چقدر زیبا و جذاب و پست مدرن است. به عنوان نمونه یک روحانی با لباس روحانیت یک سگ بغل می کند و خود را به عنوان حامی حیوانات معرفی می نماید بازخورد، آن می شود که یک روحانی چقدر مدرن و جذاب است لذا در حوزه‌های مقدس همه چیز وارونه می شود، یا اینکه شخصی در یک جایگاه مدیریتی کلان در جمهور اسلامی منصوب می شود ، سپس در یک تخلف مشهود، اختلاس می کند یا مثلاً چفیه مقدس رزمندگان دفاع مقدس را تبدیل به روسری برای بانوان کم حجاب می کنند و یا هر سال در ایام محرم برخی از هیئت های عزاداری از ادوات مختلف موسیقی مانند ارگ برای برگزاری مراسم عزاداری استفاده می کنند که اینها تماماً در حوزه همان زمین وارونه برنامه ریزی شده اند در راستای تأثیرگذاری بر عرف و ذهنیت مردم برای نیل بر اهداف سازمان های امنیتی دشمن.
شگردهای رسانه های بیگانه برای تغییر ذهن مخاطب فارسی زبان هر روز بیشتر می شود، شناختن و درک این جنگ شناختی قسمتی از سواد رسانه‌ای مورد نیاز امروز رسانه ملی و افسران سایبری جمهوری اسلامی است که باید تلاش کنند مطابق اهدافی که حاکمیت و نظام جمهوری اسلامی ایران برایشان تعریف نموده در این فرآیند دخالت کنند. ایجاد، تغییر یا تقویت باورها، از کارکردهای رسانه ها در همراه سازی مخاطبان است که به رفتار های مبتنی بر باورهای جدید منتهی می شوند که نمونه های آن در نوع داخلی، مشارکت در انتخابات و یا حمایت از سیاست های نظام حاکم و یا افزایش مقبولیت نظام حکومتی در باور آنهاست. اگر پیام دهنده خارجی باشد، نتایج عملی این باور از تلاش برای نافرمانی مدنی تا اقدام برای سرنگونی نظام متفاوت است. در برخی موارد حتی مخاطب ناخواسته در نقش جاسوس برای یک کشور خارجی ایفای نقش می کند. الگوی ”آشوب های خلاقانه“ که در برخی اعتراضات با عامل خارجی در ایران ، عراق و لبنان دیده می شود، در این فرآیند شکل می گیرد.
فرآیند انتقال پیام بر مبنای دو نیاز یعنی" نیازهای واقعی که باید سنجیده شود و نیازهای کاذب که ساخته می شوند" آغاز می شود، نیازی در گیرنده پیام شکل گرفته است و منبع پیام درصدد پاسخ به آن نیاز است که به آن نیاز سنجی گفته می شود یا اینکه پیام دهنده برای رسیدن به هدفی، تلاش می کند نیازی را در مخاطب به وجد آورد که نیازسازی تعبیر می شود.
تحقیقات نشان داده که ما از کنار اخبار سازنده به راحتی می‌گذریم ولی اخبار منفی را مدام مرور می کنیم و بسیار بیشتر از آنچه که ارزش دارد بر آن تاکید می‌کنیم این خود ، نوعی خطای ادارکی شناختی که به ” سوگیری اطلاعات منفی “ معروف است سبب توجه بیشتر مغز ما به اخبار منفی می شود به این معنی که اگر ما در معرض مقداری مساوی از اطلاعات مثبت و منفی قرار بگیریم ، اهمیت بیشتری به اطلاعات منفی خواهیم داد و به آن دقت بیشتری خواهیم کرد.
در واقع واکنش مغز ما در مقابل افکار و اخبار منفی ، یک مواجهه انطباقی است که برای تداوم بقای انسان ضروری است و حاصل تکامل است با توجه به همین واقعیت هاست که رسانه های بین المللی برای جذب و حفظ مخاطب و کاربر، اخبار منفی را با سطح هیجان بالاتری تصویر سازی می کنند.
مطالب بیان شده ضرورت توجه به مبحث آموزش سواد رسانه ای در بین نیروهای سایبری و تبیین مسائل برای مردم عادی را بیش از پیش نمایان می کند.
✒️بهرام جرجانی
- نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- نظرات حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های اسلامی منتشر نمی‌شود.
- نظرات بعد از ویرایش ارسال می‌شود.