c_300_250_16777215_10_images_23023.jpg


ترکمن سسی - عبدالغفور رومی – امام جواد علیه السلام، وارث پیامبران و صاحب علم و بردباری بزرگ و از حیث گفتار، صاحب بلاغت و روشنگری و فصاحت و بیان و صاحب عقلی آشکار بود.


نهمین پرتو از انوار مقدس ولایت و امامت در سال 195 هجری قمری در مدینه منوره چشم به عالم ناسوت گشود و عالم را به قدوم خود درخشان ساخت. شخصیتی که امام رضا علیه السلام در وصفش فرمود: مولودی مانند او و با برکت تر از او در اسلام زاده نشده است.[1] امامی که در سن هشت سالگی، زعامت و رهبری عوالم را عهده دار شد.[2] زبان از توصیف شخصیت او لال، قلم ها از نگاشتن فضائل او شکسته و کمیت عقل از درک جایگاه و مقام او لنگ است. با شکوه و صولت بی کرانه او و تعدد فضائل و مناقب بی شمارش، اندیشمندان اهل سنت جملاتی شگرف در وصف او بیان کرده اند. در این نوشته برآنیم که به برخی از آن ها اشاره کنیم.

قدر و منزلت جواد الائمه علیه السلام
جاحظ
وی که از اندیشمندان نام آور قرن سوم است در ضمن پاسخ به بنی امیه که به خود افتخار کرده و مباهات می کردند، در ضمن توصیف امام عسکری علیه السلام، مقام امام جواد علیه السلام که جد امام عسکری است را چنین تشریح می کند:
ایشان در سلسله ای قرار دارد که هر کدام از آنان عالم، زاهد، عبادت پیشه، شجاع، بخشنده، پاک و پاکنهاد بوده اند. برای هیچ دودمانی از عرب و عجم چنین شرافت و بزرگی وجود ندارد.[3]

جایگاه رفیع در سن کودکی
عبدالفتاح حنفی
این عالم بزرگ هندی در بیان مقام و جایگاه امام جواد علیه السلام در سن کودکی چنین می نگارد: امام محمد بن علی الرضا، که به او ابوجعفر ثانی نیز گفته می شود از زمان کودکی صاحب کارهای شگفت انگیز و کرامات بود.[4]

ابن صباغ مالکی
وی که از علمای سرشناس اهل تسنن است در باره امام جواد علیه السلام می گوید:
امام جواد هرچند سنش کوچک بود ولی از نظر قدر و منزلت، بزرگ و از نظر یاد و آوازه، بلند بود. او فردی است که بعد از امام هشتم امامت را به عهده گرفت.[5]

محمد بن طلحه شافعی
عالم پرآوازه شافعی مذهب در تبیین شخصیت امام جواد علیه السلام می نویسد:
هر چند امام جواد علیه السلام سن زیادی نداشت ولی از نظر قدر و منزلت بزرگ و آوازه اش بلند بود.[6]

جود و سخاوت تقوی
شمس الدین ذهبی
او که از ستون های علمی اهل تسنن به حساب می آید در توصیف بخشندگی حضرتش می نگارد:
لقب ایشان جواد، قانع و مرتضی بود. از سروران اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله بود. و یکی از کسانی بود که به سخاوت و بخشندگی معروف بود. از این رو جواد لقب گرفت.[7]

ابن تیمیه
وی که اصلی ترین ایدئولوگ و لیدر وهابیت است، جود و سخاوت جواد الائمه علیه السلام را چنین ترسیم می کند: امام جواد از شخصیت های برجسته ی بنی هاشم در بزرگی و بخشندگی ضرب المثل بود. به همین خاطر او را جواد نامیده اند.[8]

علم جواد الائمه علیه السلام
شبلنجی شافعی
وی که از اندیشمندان نامی و مشاهیر مذهب شافعی است در کتاب خود بعد از نقل فضائل و کرامات امام جواد علیه السلام، وسعت علم بیکران حضرتش را چنین به رشته تحریر درآورده است: مامون عباسی پیوسته شیفته او بود؛ زیرا با وجود کمی سن، فضل، علم و کمال عقل خود را به نحو شایسته ای نشان داد و بدین وسیله برهان عظمت خود را آشکار ساخت.[9]

خیر الدین زرکلی
این عالم اهل تسنن که در علم نسب شناسی ید طولایی دارد سرعت پاسخگویی حضرت که نشان از علم سرشار است را چنین توصیف می کند: او همانند اجدادش مقام والایی دارد و فردی زیرک، تیزهوش، حاضر جواب بود. زبانش فصیح بود و بی درنگ به سوالات پاسخ می داد.[10]

محمد بن عبدالواحد موصلی
این اندیشمند شهیر اهل تسنن در جملاتی زیبا مقام علمی امام جواد علیه السلام را چنین می ستاید: او وارث پیامبران و خلاصه خداوند متعال و صاحب علم و بردباری بزرگ و از حیث گفتار، صاحب بلاغت و روشنگری و فصاحت و بیان و صاحب عقلی آشکار بود.[11]

شهادت امام جواد علیه السلام
طاغوت های زمان امام جواد علیه السلام با بکارگیری خدعه و نیرنگ بسیار، سعی در کم کردن نفوذ حضرت در قلوب مردم کردند ولی نه تنها موفق نشدند بلکه آوازه حضرت روز به روز در بلاد مختلف بیشتر و شوق و اشتیاق مردم به امام افزون تر گشت. در نتیجه حاکم وقت، این جایگاه امام را خطری برای حکومت خود دید و تصمیم به قتل حضرت گرفت. معتصم‌ عباسی، ام الفضل؛ همسر امام جواد علیه السلام را به قتل حضرت راضی کرد و زهری برای او فرستاد که در طعام حضرت داخل کند‌. ام الفضل انگوری را زهرآلود کرده به نزد آن امام مظلوم آورد و چون حضرت از آن تناول نمود اثر زهر در بدن مبارکش ظاهر شد و حضرت در آخر ذیقعده سال 220 هجری قمری به شهادت رسید.[12]
 

پی نوشت
[1] بحارالانوار، ج50، ص20- فروع کافی، ج6، ص361.
[2] دلائل الامامه، ص204.
[3] رسائل السیاسیه، ص453. ناشر:دار و مکتبه الهلال- بیروت.
[4] شرح احقاق الحق، ج19، ص585.
[5] الفصول المهمه، ج2، ص103.
[6] مطالب السؤول فی مناقب آل الرسول (ع)، ص 467.
[7] تاریخ الاسلام، ج15، ص385.
[8] منهاج السنه، ج4، ص68.
[9] نور الابصار، ص327.
[10] الاعلام، ج6، ص272.
[11] النعیم المقیم لعتره النبأ العظیم، ص144.
[12] دلائل الامامه، ص395.

نوشتن دیدگاه

مخاطبان گرامی، برای انتشار نظرات لطفا نکات زیر را رعایت فرمایید:
- نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- نظرات حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های اسلامی منتشر نمی‌شود.
- نظرات بعد از ویرایش ارسال می‌شود.


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

 

ترکمن سسی

turkmensesi

تبلیغ

 

نوین وب گستر