ترکمن سسی - وحید حاج سعیدی روزنامه نگار گلستانی در یادداشتی نوشت: این روزها هر اداره یا وزارتخانه ای که تشریف ببرید یک کتابخانه دارند از این سر تا آن سر پر از کتاب های فاخر با جلد های گالینگور و چرمی. اما در این کتابخانه همیشه قفل است و کلیدش هم معلوم نیست در کدام کشو گذاشته اند؟
با این حال پیشنهاد می شود دوستان وزارت اقتصاد و اتاق بازرگانی و اصناف و قس علی هذا ... یک بار هم که شده حالا در صبحانه کاری یا حتی ناهار کاری این باب هفتم گلستان سعدی را که در خصوص سیرت بزرگان، آموزش و تربیت صحیح و از همه مهمتر فواید خاموشی است، مطالعه کنند یا دستکم فایل صوتی اش را گوش کنند! این همه در مدرسه با قلم نی نوشتیم «ادب مرد به از دولت اوست»، نمی دونم « از خدا جوییم توفیق ادب» یا « فرق مابین بنی آدم وحیوان ادب است» و ... این همه کلاس های انگیزشی برگزار شد و برنامه های تلویزیونی در باب ادب و احترام به دیگران پخش شد، اما هنوز یاد نگرفتیم از کلمات درست و بجا استفاده کنیم!
چی شده؟! دیگر می خواستید چه شود؟! این روزها دوباره یک عده گیر داده اند به صادرکنندگان کالا و تا تقی به توقی می خورد، جلوی صادرات یک محصول را می گیرند و از کلمه قاچاق و قاچاقچی استفاده می کنند! قبول کنیم قاچاق کالا با صادرات غیر رسمی فرق دارد. اصلاً ما کی قرار است این عینک کوفتی بدبینی را از چشمانمان بیرون بیاوریم و به نیمه پر آفتابه نگاه کنیم؟! چرا به جای واژه «صادر کننده غیر رسمی» از واژه غریب و منحوس «قاچاقچی» استفاده می کنیم؟! پدر آمرزیده ها... ایهالناس ... خلق الله ... «صادر کننده غیر رسمی» یا به قول شما قاچاقچی مادر مرده هم ارز وارد مملکت می کند! خیر سرش اشتغال زایی می کند! چرخ تولید را هل می دهد! چرا به جای چوب لای چرخ گذاشتن و سنگ اندازی جلوی پای صادر کنندگان غیر رسمی، ظرفیت تولید مان را بالا نبریم؟! این همه چوب و سنگ از کجا می آورید؟! خسته نشدید؟! یک روز جلوی صادرات گوجه و خیار را می گیریم و یک روز هندوانه و ماکارونی و پنیر! لابد پس فردا هم صادرات «ساقه طلایی» و «شیرین عسل» ممنوع می شود؟! در دنیا صادر کنندگان را روی سرشان می گذارند و حلوا حلوا می کنند آن وقت ما اینجا قدرشان را نمی دانیم و تا بازار یک محصول کشمشی می شود، آنِ واحد با صدور یک بخشنامه چند هزار نفر قاچاقچی خلق الساعه متولد می کنیم!
طرف مجوز گرفته و در حال صادرات قانونی یک محصول به خارج است تا خیر سرش دو زار ارز وارد کشور کند و چرخ تولید بچرخد و یک نون و بوقلمونی سر سفره زن و بچه اش ببرد. راننده هم در مسیر خوش و خرم در حال گوش کردن به یک آهنگ غیر مجاز آن طرف آبی است که پشت فرمان تریلی ناگهان مور مورش می شود و تا صفحه گوشی اش را باز می کند، می بیند ای دل غافل که محصول تریلی قاچاق اعلام شده و صاحب بار هم قاچاقچی بین المللی و ایشان هم همدست قاچاقچی!
باور بفرمائید کار کارمندان تعیین مصادیق مجرمانه یا تشخیص کالای قاچاق از کار در معدن زمستان یورت آزاد شهر سخت تر است. یعنی شب و روز ندارند. فی المثل امروز اعلام می کنند صادرات خیارشور فله ممنوع و رسانه ملی هم همزمان از توقیف چند کامیون خیارشور فله قاچاق گزارش منتشر می کند و مصاحبه ای با تعدادی از قاچاقچیان نادم با چهره شطرنجی پخش می کند. اما نیم ساعت بعد 50 تا کانتینر خیار شور از آن سوی آب های آرام و حتی آب های نا آرام، آرام آرام وارد کشور می شوند و خیار شور با خاک کوچه یکسان می شود! همزمان اتاق بازرگانی برای صادرات «خیارشور دانش بنیان» جایزه در نظر می گیرد و این محصول استراتژیک از مصادیق مجرمانه قاچاق کالا خارج می شود ولی تولید کنندگانش به خاک شور می نشینند! به همین شوری و خوشمزگی...
- نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- نظرات حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای اسلامی منتشر نمیشود.
- نظرات بعد از ویرایش ارسال میشود.