c_300_250_16777215_10_images_22191.jpg

 

ترکمن سسی - عبدالغفور رومی - طبیعت و فطرت انسانی با برخی مقولات در رابطه با امور جنسی در تضاد است؛ در این بین برخی جریانات سیاسی سکولار با اهداف خاصی در صدد آلوده کردن طبیعت و فطرت پاک انسانی هستند.


در یونان باستان به دلیل اینکه زنان را از جهت روح و مشاعر پست‌تر از جنس مرد می‌دانستند، رابطه میان مرد و زنان تنها ناظر به تولید نسل و فرزندآوری بود؛ آنها قائل بودند لذت واقعی و کامل از جنس هم‌طراز یعنی مرد حاصل می‌شود؛ چراکه جمال مرد بدیع‌تر و دارای جاذبه بیشتری نسبت به زن است. در روم باستان نیز چنین اعتقاد مشابهی نقل شده است[1] که پس از رسمیت یافتن مسیحیت در امپراطوری روم، تئوری برتری مرد، به ظاهر فراموش شد.

افزون بر این دو سرزمین باستانی و نیهیلیستی که پوچ‌گرایی در آنها رسوخ داشت، دین کهن و تاریخی یهود نیز با دچار شدن به برخی تحریفات اخلاقی، زمینه را برای آلوده شدن مسیحیت به این گناه بزرگ یعنی انفعال و سکوت در برابر همجنس‌گرایی فراهم کرد. بنا بر برخی نقل‌های تاریخی در  منابع یهودی، آنها در کنار معبد مقدس، محلی را آماده کرده بودند که هرچند در پوششی از عبادت و عزلت‌گزینی بود؛ اما  مراوده جنسی و اختلاط با کسانی که به دنبال شهوت‌رانی بودند در آن صورت می‌گرفت.[2]

افزون بر پدیدار شدن این گناه در اورشلیم که مقدس‌ترین مکان قوم یهود بود در کمی دورتر از آن یعنی در «سدوم» این عمل زشت به صورت فراگیر و قومی در میان ساکنان این سرزمین یعنی قوم لوط، تبدیل به یک هنجار و عمل عادی شده بود.[3]

آنچه از روایات و منابع در مورد قوم لوط به دست می‌آید این است که این قوم علی‌رغم اینکه مردمی پرتلاش، متدین و مهمان‌نواز بودند، بر اثر یک عامل و محرک بیرونی و القائات در مورد آن به این عمل  مبتلا شدند.

این عامل در برخی روایات بخل قوم لوط و تلاش برای فراری دادن مهمانان وارد بر آنها و در برخی دیگر، حسادت شیطان نسبت به عبادت این مردم و سپس وسوسه آفرینی ابلیس عنوان شده است؛[4] عواملی که موجب عادی شدن یک انگاره مخالف فطرت و انسانیت و تبدیل شدن آن به یک ارزش تحت عنوان همجنس‌گرایی شد.

ارمغانی شیطانی که در دورهای مختلف بشری، صحنه‌گردانان و عوامل پشت پرده زیادی تلاش داشته‌اند آن را به عنوان یک نیاز معمولی و مطابق با خواسته انسانی معرفی کنند؛ اما در واقع آنها با تبلیغات و خنیاگری خود، ابتدا تولید نیاز کرده و جامعه را دچار یک نیاز کاذب می‌کنند و سپس با توسل به این نیاز غیر واقعی، به همجنس‌بازی مشروعیت قانونی می‌دهند!

در همین رابطه در چند سال اخیر برخی جریان‌های سیاسی سکولار، برای رسیدن به اهداف سیاسی خود در فشار وارد کردن بر دیگر کشورها، جریانی تحت عنوان حمایت از همجنس‌گرایی را کلید زده و به دفاع از آن برای حمله فرهنگی به دیگر کشورها پرداخته‌اند.[5]

در کنار اهرم زور و حمایت از این معضل بشری، هدف دیگر آنها جذب و استخدام یک بدنه اجتماعی برای پیشبرد اهداف منفعت‌طلبانه است؛ آنها با حمایت از جامعه‌ی خودساخته همجنس‌گرایی و با پرچم حقوق بشری به دنبال تولید قدرت نرم برای خود هستند. در جامعه خسته غرب که دیگر آزادی و دموکراسی، سرد و بی‌رمق شده است و جذابیتی همچون گذشته ندارد، حمایت از همجنس‌گرایی به منظور داغ کردن تنور سیاست و قدرت، راه‌حل خوبی به نظر می‌رسد.

کاهش دادن جمعیت کشورها، گسستن خانواده برای ساختن نیروی کار بیشتر، اختلال ایجاد کردن در سلامت روحی و قدرت تصمیم‌گیری جامعه،[6] گسترش فحشا و فساد برای سرگرم نمودن جوانان از جمله دیگر اهدافی است که نتیجه واگذاری سرنوشت جامعه بین‌المللی به طیفی از افراد سودجو و مادی‌گرا است؛ کسانی که هیچ‌ چیزی آنان را از بازی با سرنوشت و هویت جامعه بشری باز نمی‌دارد.

پی‌‌نوشت:
[1]. پایگاه اطلاع رسانی حوزه، https://b2n.ir/a09064.
[2]. همان.
[3]. ویکی فقه، https://b2n.ir/e19599.
[4]. البرهان فی تفسیر القرآن، ج 5، ص 162؛ النورالمبین فی قصص الانبیاء والمرسلین، ج 1، ص 138.
[5]. یورو نیوز، https://b2n.ir/h80947.
[6]. مشاوره روانشناسی مصاحب، https://b2n.ir/u82683.

نوشتن دیدگاه

مخاطبان گرامی، برای انتشار نظرات لطفا نکات زیر را رعایت فرمایید:
- نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- نظرات حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های اسلامی منتشر نمی‌شود.
- نظرات بعد از ویرایش ارسال می‌شود.


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

 

ترکمن سسی

turkmensesi

تبلیغ

 

نوین وب گستر