ترکمن سسی - امان محمد خوجملی در هشتمین بخش از یادداشت های خود از چادرهای فرهنگی ادبی آق توقای ، گُم شدن کفش یکی از مهمانان در مراسم نکوداشت مختومقلی فراغی را سوژه یادداشت خود کرد.
مراسم مختوم قلی در آق توقای سراسر شور و شوق و زیبایی است. یا ما تمام صحنه ها را زیبا می بینیم. یا به قول یکی از دوستان چون ما نگاهمان سبز است همه چیز را زیبا گل و بلبل و بهار می بینیم.
چادر کُمش دفه را چند نفر از مهمانان تربت جامی با حُسن جمال خود مزیّن کرده بودند. اینها طرفداران پر و پا قرص مختوم قلی هستند هر سال با طی مسافت حدود 600 تا 700 کیلومتر به این خطه تشریف می آورند. کفش گُم شده متعلق به دوست عزیزم جان محمد سالاری بود. به محض رسیدن به پیش اش بنده را در آغوش گرفت و بوسید.
گفتم : جانی جان آن کسی که کفش شما را برده شما را دوست داشته بیا کفش من را بپوش این امتیاز را به من بده. جانی لبخند ملیحی زد و گفت : نه امان جان این امتیاز مال من است شما کفش خود را داشته باش. هر چه اصرار کردم قبول نکرد. بلاخره برای حل مشکل پیش آمده از طرف چادر کُمش دفه دستور رسید همه کفشهایتان را بپوشید و بادبانها را برافراشته نگه دارید و خود بخود یک جفت کفش باقی می ماند. همه حاضران دستور را مو به مو اجرا کردند در نهایت یک جفت کفش باقی ماند آنهم کفش بدی نبود. به هر حال هرچه بوده سرقت نبوده پوشش اشتباهی بوده پای طرف به قاب خود حساس نبوده است. با این بهانه نام دوستم جان محمد در مراسم مختوم قلی ثبت جهانی شد. انشاء الله عمرش مثل آنه قیشق دراز باد تا چهار صدمین سال جشن مختوم قلی را هم ببیند.
- نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- نظرات حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای اسلامی منتشر نمیشود.
- نظرات بعد از ویرایش ارسال میشود.