جنگ شناختی و ادامه مسیر انقلاب اسلامی

ترکمن سسی - مجتبی لشکربلوکی - اگر در یک جمله بخواهیم جنگ شناختی را تعریف کنیم، باید چنین بگوییم:" هدف قرار دادن شناخت انسان ها ".

در توضیح مختصر آن باید بگویم که ما دارای عاطفه،  ادراک و رفتار هستیم،  طراحان و مجریان این جنگ تمام تلاش خود را می کنند تا بر روی عاطفه و ادارک افراد هدف،  اثر گذارند تا این تأثیر روی رفتار فرد تغییر حاصل کرده و رفتاری متضاد با آنچه پیش از این داشته، انجام دهد.
یعنی انسان دو جنبه دارد؛  ۱_ جسمانی     ۲_ روحانی
و جنگ شناختی بر جنبه روحانی انسان اثر گذاشته و تحت تأثیر قرار می دهد.

حال تاکتیک دشمن برای اثر گذاری بر جامعه ایران اسلامی و خصوصاً نسل های جدید چیست؟
( تلقین اشتباه رفتن مسیری است که انقلاب اسلامی ایران در ۴۴ سال اخیر رفته است) ، با روش های جنگ شناختی.
در اینجا ذکر چند نکته حائز اهمیت است؛
 ابتدا باید بدانیم نسل های شروع نهضت مقابله با رژیم ستمشاهی تا ورود به آستانه ۴۵ سال از عمر انقلاب اسلامی، چند نسل و ویژگی های هر یک چگونست و چرا اثر دشمن در برخی از نسل های جدید بیشتر است.

دوم آنکه در اغتشاشات اخیر چرا درک متقابل محسوسی از مدیران و افراد حاضر در کف خیابان نشد؟
سوم آنکه متولیان امر،  چقدر با زبان نسل های جدید آشنا و بر اساس علایق و سلایق آنان برنامه ریزی کرده اند؟
و نکته آخر، مقدار؛ بلد بودن،  اعتقاد داشتن و بکارگیری،  تئوری های فرهنگ،  سبک زندگی اسلامی_ایرانی و تربیت نسل است در طراحان،  مجریان و ناظران برنامه های کشور است.

از شروع رسمی نهضت مبارزه امام خمینی(ره) با حکومت طاغوت که از حدود سال ۱۳۴۲ می باشد کسانی با امام همراه و همدل شدند،  این افراد را می توان اولین نسل انقلاب و با توجه به همراهی آنان با امام در شرایط خفقان آن زمان وفادارترین نسل این انقلاب خواند.
دومین نسل انقلاب اسلامی را کسانی تشکیل می دادند که هنگان پیروزی آن در سال ۱۳۵۷ و سپس دفاع مقدس جوان بودند،  اینان همان کسانی بودند که امام پیش از تبعید خود گفته بود که؛  سربازان من در گهواره ها هستند.

نسل دوم هم جنگ را پیش بردند و هم جهادهای سازندگی پس از ویرانی های و محرومیت های جنگ تحمیلی.
نسل سوم انقلاب اسلامی را می توان فرزندان نسل دوم خواند،  کسانی که قبل انقلاب،  پیروزی انقلاب و دفاع مقدس را تجربه نکرده اند.
و در نهایت نسل چهارم، فرزندان نسل سوم انقلاب اسلامی می باشند.

خصوصیات نسل سوم با نسل دوم متفاوت است همچون؛ هویت مستقل تر،  خوشبین تر برای تعامل با جهان،  واقع گر تر،  گریزان از سیاست زدگی،  علاقه بیشتر به هنر،  مطالبه گرتر، علاقه بیشتر به فرهنگ و سنت کهن ایرانی و...
این ویژگی ها،  نوع تعامل با آنان، برنامه ریزی،  آموزش و واگذاری  نقش بیشتر اجتماعی به آنان را متفاوت از نسل پیشین خود می کند.
نسل چهارم که به اصطلاح به آنان زومرها و یا نسل Z می گویند به دلیل تولد و بزرگ شدن آنان در زمانی که اینترنت و فضای مجازی وجود داشت،  بومی نسل اینترنت یا دیجیتال گویند،  این نسل به علت وجود و گسترش روز افزون فضای های مجازی دارای آنومی بسیار بیشتر نسبت به دیگر نسل ها،  حس شهروند جهانی،  علاقه وافر به سلبریتی ها،  دارای حریم خصوصی بسیار بزرگ،  دارای ارتباطات بالا در فضای مجازی و شبکه سازی سریع و...  می باشند.
آنومی ها در این نسل واضح و در نوع تیپ تا نوع سخن (چت)  آنان نمایان می باشد.

در ایالات متحده آمریکا یکی از علل افول خود را نسل Z می دانند،  نسلی که مشکلات کشور را نتیجه عملکرد دولت های پیشین آمریکا دانسته و مقابل آن تیم سازی و مقابله می کنند.
در رژیم اشغالگر قدس،  اشاره به نسل Z کرده و تصریح می کنند که این نسل اولویت اول آنان حفظ اسرائیل نخواهد بود.
اما دشمن با آگاهی از خصوصیت این نسل برای آنان در ایران برنامه ریزی کرده و با ناامید کردن از آینده آنان و کشور عزیزمان ایران،  ضعیف نشان دادن کشور،  بی ثبات سازی و در نهایت اشتباه مسیر انقلاب اسلامی سعی در جدایی عناصر پیروزی انقلاب اسلامی دارد.
چرا که این نسل نه پیش از انقلاب را دیدند،  نه هنگام پیروزی،  نه دفاع مقدس و نه جهاد های سازندگی در کشور را،  کم حوصله و کمتر اهل مطالعه،  زیست آنان مجازی و علاقمند به پیام رسان های خارجی و از این بستر می توان خوراک ذهنی و روحی به آنان داد تا در نهایت، رفتار آنان را تغییر داد به سمتی که مورد نظر آنان هست .

لذا دشمن در چهار مرحله جنگ شناختی را پیگیری می کند:
۱_ تضعیف روحیه با اخبار و اطلاعات جعلی در بستر شبکه های اجتماعی تا یأس را تلقین کند.
۲- بی ثبات سازی در حوزه های اجتماعی،  سیاسی،  فرهنگی و امنیتی
۳- بحران سازی در موضوعات مختلف همچون انرژی،  مرغ،  نان، آب و...  تا آستانه تحمل مردم را كاهش و تاب آوری آنان را به حداقل رساند.
۴- عادی سازی در امورات دینی،  فرهنگی و اجتماعی
چرا که این ادامه جنگ بین خیر و شر و ناامید سازی و منحرف سازی از صراط مستقیم و زدودن فرهنگ ایثار و انتظار می باشد.
باید توجه داشت ما حدود ۲۵ میلیون گیمر و  بیش از ۷۳ میلیون کاربر فضای مجازی  در کشور داریم.
ماهانه حدود ۶ میلیارد محتوا تولید و ۲۹۸ شبکه ماهواره ای و تلویزیونی بر علیه انقلاب اسلامی در حال فعالیت هستند.

لذا در مرحله اول باید مدیرانی این مناصب را در دست گیرند که آشنا به این مباحث،  دغدغه مند و دارای برنامه در این امر باشند،  سپس باید برای نسل جدید برنامه ریزی و اجرای برنامه های متناسب و کارشناسی شده صورت پذیرد و نشست های بی واسطه،  چهره به چهره با این نسل توسط همه مدیران و منبر و رسانه داران انجام گیرد تا هویت واقعی جمهوری اسلامی ایران برای آنان تبیین شود تا آنان خود اشتباهات افراد در طول مسیر ۴۴ ساله را از انقلاب اسلامی تفکیک کنند تا بر این القاء دشمن مبنی بر اشتباه رفتن مسیر از اول توسط انقلاب خط بطلانی بکشند.

و این مهم توسط کسانی صورت می پذیرد که توانایی ، علم و بیان کافی در ارتباط گیری و نشست با نسل های جدید را داشته باشند و همچنین نسل جوان و جدید نیز پذیرای آنان باشد تا تبیین به درستی تحقق و نقشه دشمن در جنگ شناختی نقش بر آب گردد.  انشاالله

مجتبی لشکربلوکی  -  مدرس دانشگاه

نوشتن دیدگاه