ترکمن سسی : فرحان اسماعیلی - طی روزهای اخیر امضای سند همکاری 25 ساله ایران و چین، با واکنش های مثبت و منفی بسیاری رو به رو شده است و مخالفان از آن بعنوان فروش ایران و ترکمنچای دوم یاد می کنند اما آیا این واکنش ها با آگاهی بوده است یا صرفا بصورت احساسی و تحت تاثیر عوامل دیگر؟
برای درک این موضوع ابتدا باید تفاوت بین تفاهم نامه و قرارداد را دانست.
تفاهم نامه به سندی گفته میشود که طرفین در نتیجه مذاکرات آن را تنظیم می کنند و نشان دهنده توافق طرفین بر روی موضوعات معینی است. تفاهم نامه ضمانت اجرایی ندارد و الزام آور نیست و به نوعی صورت جلسه مذاکرات محسوب میشود اما قرارداد یک سند حقوقی الزام آور است و مفاد آن از اعتبار و حمایت قانونی برخوردار است. پس عباراتی مانند فروش ایران و ترکمنچای دوم، بی پایه و اساس است و به نوعی جنگ روانی در جهت منافعی خاص، زیرا که قراردادی امضا نشده و تفاهم نامه شروع یک همکاری و یک نقشه راه می باشد.
کشور ما و ملت ما نیازمند رفاه و رشد اقتصادی است و این موارد بدست نمی آید مگر با ارتباط و دیپلماسی فعال با سایر کشورها. ما نباید استقلال را با انزوا اشتباه بگیریم، هر کشوری برای رشد و پیشرفت نیازمند ارتباط و همکاری با کشورهای دیگر است همچنین توافق و بستن قرارداد اقتصادی با یک کشور خارجی لزوما به معنای فروش کشور نیست.
ایران نباید ارتباط خود را محدود به یک سمت کند، هم غرب و هم شرق باید بدانند که تنها انتخاب ما نیستند یعنی ما نیازمند ارتباط با هردو طرف هستیم و چسبیدن فقط به یک سمت قطعا به ضرر کشورمان خواهد بود. برای مثال یک بندباز را در نظر بگیرید که می خواهد از طنابی که بین دو ساختمان بلند بسته شده است بگذرد و یک تکه چوب برای حفظ تعادل در دست دارد، اگر این فرد تعادل چوب را حفظ نکند هر طرفی از چوب که سنگین تر باشد برای بندباز کشنده است. سیاست کشور ما نیز باید هدفدار و با حفظ تعادل در ارتباط با شرق و غرب باشد، لازمه ارتباط با غرب، ارتباط با شرق است و بالعکس. هدف باید منافع ملی و سعادت کشور باشد نه موضوع شرق یا غرب!
درمورد این تفاهم نامه نیز اگر سیاست خارجی ما با یک استراتژی کارشده و هدفدار اقدام به همکاری های گوناگون و بستن قراردادهای اقتصادی مفید در جهت منافع ملی و رفاه کشور کند بدون شک سودمند خواهد بود و بسیاری از مشکلات اقتصادی کشور حل خواهد شد که البته راه درازی برای عملی شدن این موارد وجود دارد و عوامل گوناگونی دخیل هستند.
در پایان ذکر این مسئله خالی از لطف نیست که در یک بحث استراتژیک و ضروری برای آینده کشورمان نباید اسیر بازی های سیاسی داخلی و خارجی شویم، هیچ کشوری بجز منافع خود به موضوع دیگری اعتنا ندارد.
✍️ فرحان اسماعیلی، دانشجوی ارشد علوم سیاسی و روابط بین الملل دانشگاه تهران
دیدگاهها