خاطره نگاری عبدالمناف آق ارکاکلی از تور رسانه ای بسیج رسانه

عصر روز سه شنبه سوم شهریور جمعی از اعضای بسیج رسانه استان گلستان برای سپری کردن اردویی عازم تهران شدند.

اطلاع رسانی بسیج رسانه درباب این دوره بسیار عالی بود،تقریبا هر سی دقیقه یک پیامک که دوست گرامی راس ساعت شش بعدازظهر در راه آهن باشید قطار تاخیری ندارد.
تقریبا آنهایی که انتظار حضورشان را داشتم آمده بودند،در کوپه با علی رجبلو،حامد حبیب زاده،داوود خاندوزی همسفر بودم و سرهنگ جعفری هر سی دقیقه یکبار خبر از ما می گرفت که زنده ایم یا به لقاالله پیوستیم،در واقع مسئولیت پذیری بالای وی موجب حیرت دوستان گشته بود.
صبح قبل از آنکه نور خورشید محیط را روشن کند به تهران رسیدیم،طبق انتظار ما اتوبوس بدون تاخیر آمد و ما سی دقیقه بعد در مکان بسیج رسانه بودیم.
صبح بعد از جلسه ای کوتاه با بصیری رئیس رسانه کشور سمت خبرگزاری فارس رهسپار شدیم،جلسه ای کوتاه با اسداللهی مسئول روابط عمومی بین الملل خبرگزاری فارس گذاشتیم،نکته ای که از میان بحث های وی برایم جالب بود موفقیت فارس در اخذ مجوز دفتر در خاک ترکمنستان بود چرا که ترکمنستان از فضای بسته ای برخوردار است.
از بخش های مختلف فارس همچون اقتصاد،سیاست،ورزش،هیات تحریریه،عکاسی که بازدید میکردیم به نکات جالب فراوانی درباب خبرنگاری دست می یافتیم و راه طولانی که برای آموزش های خبرنگاری پیش روی ما است.
-لانه جاسوسی آمریکا
بازدید از لانه جاسوسی آمریکا برای بسیاری از ما و شخص خودم بسیار جالب و حیرت آور بود،ساختمانی دو طبقه که در آن بخش های مختلف حکایت گر جاسوسی آمریکا در خاک ایران بود.
نکته ای که باعث تعجب من شد اتاق شیشه ای در طبقه دوم که سفیر وقت آمریکا جلسات خود را درون این اتاق دایر می کرد،نه صدایی از بیرون نه صدایی از درون درز می کرد و لابه لای شیشه ها گاز آرگون تزریق می شد،اتاقی ضد جاسوسی که برایم جالب توجه بود.
بخش های دیگر چون وسایل استراق سمع،تماس از راه دور،خورد کن اسنادکاغذی نیز برای کسانیکه اولین بار از سفارت آمریکا بازدید می کردند جالب بود.
-موزه عبرت(زندان مخوف ساواک)
این مکان ترسناک و دلهره آور که به وسیله مهندسین آلمانی طراحی و ساخته شده بود برای ما بسیار دیدنی و جالب توجه جلوه گر شد،سه طبقه،قریب به نود سلول که صدایی از درون به بیرون درز نمیکرد،در زمستان بسیار سرد و در تابستان بسیار گرم بود.
درون این زندان که با وجود لامپ هایی که برایش تهیه کرده بودند باز هم بسیار تاریک نمایان می شد اشخاصی که آنجا شکنجه شده بودند راهنمای ما بودند و از خاطرات تلخ شکنجه خود می گفتند،وسایل شکنجه و مجسمه ساخته شده ی شکنجه گران ساواک و انقلابی های شکنجه شده نصب شده بود،قریب به هشتادشکنجه در این زندان بر روی افراد کار می شد که شاید شکنجه آپولو وحشتناک ترین آنها بوده است.
در سلول های محقر نیز برخی افراد شاخص به چشم می خوردند که مجسمه آنها به شکل ماهرانه ای ساخته شده بود،آیت الله خامنه ای،شهید بهشتی،شهید رجایی،دکتر علی شریعتی و شهید طالقانی و افراد بسیاری که نام و تصاویر آنها بر روی دیوار هک شده است.
-روزنامه کیهان
بازدید از روزنامه کیهان و دیدار با شریعتمداری خاطره جالبی بود،از بخش های مختلف کیهان که بازدید میکردیم تیمی قوی و کارکشته مثل فارس را مشاده کردیم،سخنرانی شریعتمداری نیز در نوع خود جالب توجه بود که سایت گلستان ما به صورت کامل به آن پرداخت.
-باغ موزه دفاع مقدس ایران
این موزه که گردش در آن قریب به دو ساعت اتفاق می افتد بیانگر روزهای سخت جنگ است،روزهایی که در این موزه می توانید آنرا لمس کنید.
در حیاط،ورودی و خروجی این موزه تانک،هلی کوپتر،جت و وسایل جنگی بیشماری را می توان دید.
درون بخش های مختلف نیز می توان تاریخ انقلاب اسلامی ایران از قیام پانزده خرداد تا روزهای جنگ را می توان مشاهده کرد.
شبیه سازی بی نظیر محله ای در خرمشهر هنگام جنگ،وسایل به یادگار مانده کودکان خرمشهری هنگام بمباران این شهر،وسایل اهدایی مردم به رزمندگان ایران،تفنگ های عشایر برای مبارزه،میدان مین،پل متحرک،سنگرهای رزمندگان،سلاح های ایران در وقت جنگ و بخش های مختلف این باغ موزه دیدنی برای ما بی نهایت جذاب بود.
-حرم امام خمینی(ره) و عبدالعظیم حسنی(ع)
از مکان های مذهبی که در این اردو مهمان بودیم حرم امام خمینی(ره) و عبدالعظیم حسنی(ع) بود که برای ما جالب بود،نمی توان این مکانها را با قلم وصف کرد و باید شاهد باشید تا بتوانید درک کنید.
در این اردوی دو روزه بازار عکس های یادگاری اعضا داغ بود که جواد عموزاد و حامد حبیب زاده دو عکاس زحمت کش این سفر بودند که به قولی دمار از روزگار عکاسان در آوردیم و زحمت های این عزیزان ستودنی است.
سرهنگ علی محمد جعفری نیز با پیگیری مستمرانه خویش در این سفر اسباب راحتی اعضا را مهیا کرد و اعضا از سفر خویش راضی بودند.
شوخ طبعی خاصی بین اعضا حکمفرما بود که گل سر سبدمجلس جواد عموزاد و البته سرهنگ جعفری بودند.
جوانترین عضو اردو با بیست و دو سال سن و به قول جواد عموزاد بچه ترین جمع نگارنده مطلب بودم و مسن ترین جمع با شصت سال سن یحیی فارسیانی بود.

نوشتن دیدگاه