ترکمن سسی - بهزاد طبری - قانون چیست؟ قانون در معني اخص قواعدي است كه با رعايت تشريفات معين از طرف قوه مقننه وضع ميگردد و در معني عام شامل مصوبات قوه مقننه و دولت ميباشد.
هدف ما از رعایت قانون چیست؟
مهمترین هدف قوانین بشری ایجاد فضای امنیت و آرامش برای شهروندان است. انسان امروزی به خوبی میداند مهمترین موهبتی که در پرتو رعایت قانون نصیب انسان میشود امنیت، رفاه و آسایش، احقاق حقوق و عدالت و جلوگیری از ظلم است. امروزه در جوامع موضوع امنیت را نوعی نعمت اجتماعی می پندارند. به گونه ای که امنیت نعمتی است که تمام حکومت ها برای تحقق آن تلاش میکنند.
امروزه جوامعی پیشرفته محسوب میشوند که بتوانند فضای امن تری را برای شهروندان خود فراهم کنند. یک شهروند حتی اگر بخواهد مؤمن و مسلمان خوبی باشد باید در زندگی اجتماعی خود احساس امنیت کند. در اقتصاد و معیشت ایمن باشد و مضطرب نباشد. ظلم و اجحاف از جامعه دور و عدل و احسان در آن جامعه جایگزین شود.
امام خمینی (ره) در پیام هشت ماده ای خود میفرمایند:
<<باید ملت از این پس که حال استقرار و سازندگی است احساس آرامش و امنیت نماید و آسوده خاطر و مطمئن از همه جهات به کارهای خویش ادامه دهند، و اسلام بزرگ و دولت اسلامی را پشتیبان خود بدانند، و قوه قضائیه را در دادخواهی ها و اجرای عدل و حدود اسلامی در خدمت خود و کشور خود بدانند و این امور بر عهده همگان است >>(صحیفه امام ج ١٧ ص ١۴١)
امام میفرمود؛ برخوردهای فراقانونی ممنوع. معمار انقلاب همیشه کوشیده است تا به مسئولین و ضابطین و مردم بیاموزد تا سعادت بشر در گرو رعایت قوانین الهی و قوانین جاری کشور است. یکی از دغدغه های اساسی جمهوری اسلامی برخوردهای فراقانونی است که سهم بزرگی در خلق بی اعتمادی مردمی دارد. به زعم تحلیلگران مسائل اجتماعی برخوردهای فراقانونی موجب بروز مشکلات زیادی میشود، امام (ره) همواره تاکید میکردند، مسئولان کاری بکنند که مردم احساس کنند جانشان و مال شان و حیثیت آنها در امان است.
<<جایگاه قانون در اجتماع>>
پس از اینکه اخلاق در زندگی انسان کمرنگ شد، بشر برای حفظ زندگی، آرامش و آسایش دست به قانون سازی زد. قانون ساخته شد تا انسان را پاسبان باشد و از گزند یکدیگر نجات بخشد. در طول تاریخ، قانون و قانون سازی جریان داشته و روز به روز با پیش آمدن چالش ها و اصطکاک ها ، انسان ها هم قانون های نو ساختند. از حقیقت که نگذریم، قانون در بسیاری از جوامع، برای نظم اجتماعی و آسایش نسبی افراد جامعه نقش بسیار برجسته داشته و دارد. چنانچه کماکان در بعضی از جوامع تا حدودی خلأ اخلاق را پر کرده است و میکند و میتواند بازیگر خوب انسان باشد.
با وجود اینکه قانون الزام آور است و شهروندان هر جامعه را وادار به پیروی از برخی چارچوب ها میکند یا به عبارت دیگر بشر را مقید و مکلف میسازد، از طرف دیگر مزایای فراوان دارد. شمردن مزایا و معایب قانون در اینجا ممکن نیست. خلاصه کلام اینکه قانون ساخته میشود تا رفتارهای ما را کنترل و اصلاح کند. بنابراین کارآمدی قانون وقتی میسر است که در جامعه از آن پیروی شود و مردم قانون مدار زندگی کنند و حکومت هم بازوی اجرایی قانون باشد.
قانون اگر بصورت درست اجرا شود، میتواند مانع کژروی ها، انحرافات، تخلفات، ظلم و تعدی، تجاوز، فساد و بینظمی در تمام ابعاد اجتماع گردد. در این صورت است که بحث برابری، عدالت و حق در جامعه مطرح میشود. همه ی این ایده آل های بشر در سایه ی قانون و جامعه قانونمدار تا حدودی دست یافتنی است. بدون قانون اصطلاحات قشنگ عدالت، برابری، حق و توازن، صرفآ در زبان وجود دارد. و اصلا در جامعه بصورت ملموس ممکن نمیگردد.
پس نتیجه گرفته میشود که قانون وقتی خوب است که در جامعه اجرا شود و تاثیر آن در زندگی مردم احساس شود. اگر شهروندان یک جامعه از قانون پیروی نکنند، قانون در جامعه پیاده نشود، بهترین قانون دنیا هم که باشد به درد نمیخورد. چون نوشتن قانون و ماندن آن در لایه های کتاب و کاغذپاره ها، تاثیر چندانی در زندگی اجتماعی مردم ندارد. پس با اینحالت وجود قانون کجای درد مان را درمان میکند؟
مسئله دیگر، آدم هایی است که خود را فراقانونی میپندارند. فراقانونی ها، کسانی هستند که ربط و نسبتی با افراد زورمند و صاحب منصب دارند. وقتی قانون به این افراد میرسد، میشکند. تعداد این افراد هم کم نیستند. در تمام ابعاد اجتماع شاهد قانون شکنی های این افراد هستیم. فراقانونی ها، در تمام ادارات نورچشمی هستند، در خیابانها قانون ترافیک را رعایت نمیکنند، بر دیگران ستم میکنند، حق دیگران را پایمال میکنند و صدتا قانون شکنی دیگر.
وقتی بحث عدالت و قانون به این افراد میرسد، فورا از زور و مقام شان سخن به میان میآید با کدام فلانی پیوندی دارد. این افراد بیشتر از همه قانون شکنی میکنند؛ اما هیچکسی یقه آنها را نمیگیرد. وقتیکه آدم با این حالت روبرو میشود احساس می کند که قانون فقط برا ی افراد ناتوان، بیدفاع و مظلوم ساخته شده است. در اینجاست که آدم به یاد آن جمله معروف جرج اورویل در کتاب قلعه حیوانات میافتد. جرج اورویل در این کتاب برای نقد سوسیالیست جمله قشنگی بکار میبرد. او میگوید :همه با هم برابرند؛ اما بعضی ها برابرترند.
در قسمت فراقانونی ها هم، قصه از همین نوع است. یعنی بعضی ها برابرترند و میتوانند قانونشکنی کنند.
سرانجام باید گفت که قانونشکنی ها و قانونگریزی ها بینهایت زیاد است. اما پیگیری و مجازات بسیار اندک. تا زمانیکه قانون از متن کاغذ به متن زندگی اجتماع نیاید بود و نبودش یکسان است. تا وقتیکه قانون برای تمام افراد اجتماع ( زورمند و بی زور) فقیر و ثروتمند، بیدفاع و بادفاع یکسان اجرا نشود؛ کش و قوس های اجتماعی، بینظمی ها برچیده نخواهد شد.
انتظار مردم هم این است که حکومت در قسمت تطبیق قانون جدی باشد و با شدت و حدت تمام قانون را در جامعه پیاده کند، تا بیش از این افراد ناتوان و بیدفاع قربانی قانونشکنی های افراد خاطی نشوند. از طرف دیگر نظم اجتماعی سروسامان یابد و وضع و حال جامعه بهتر شود و قانون هم بیش از این تحقیر و توهین نگردد.
یکی از معضلات عدیده در شهر گنبد کاووس بعضی پیمانکاران در امر ساخت و ساز و عدم رعایت قانون طرح جامع شهری و طرح تفصیلی و عدم نظارت دقیق شهرداری میباشد که إن شاءالله در قسمت های بعدی به قانون شهرداری ها و شورای اسلامی شهر و نظم و بی نظمی در کمیسیون های آن اشاره خواهم کرد.
التماس دعا
بهزاد طبری
کارشناس ارشد حقوق جزاوجرم شناسی
- نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- نظرات حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای اسلامی منتشر نمیشود.
- نظرات بعد از ویرایش ارسال میشود.