اندر احوالات سید جلال الدین آبگی/سیدی از سرزمین خرم سلطان خود را به صحرا رسانیده

ترکمن سسی-طنز زیر مطلب انتقادی به قلم خوجه محمد نیک رفتار است که در آن رفتار یکی از فعالان انتخاباتی گنبدکاووس و گروه مجازی تلگرامی وی را به نقد کشیده است.

به گاه انتخابات بازار سخن پراکنی رونق فزون یابد.محفل عزم و جزم گسترانیده گردد.گروهی به قصد بزم بر محافل شوند و برخی به نیت رزم.

قشون ها کشیده شود.عده ای داد مردم زنند و برخی باد بر مردم.همه از مردم گویند و مردم هیچ نگویند.افسوس بر مردم ! هماره بین داد و باد،انبان خویش برباد بداد.

شنیدستم که سیدی از سرزمین خرم سلطان خود را به صحرا رسانیده.خلایق را گرداگرد خود جمع که شما را بشارت همی دهم به برچیدن دکانها و سفره ها.چه ها خواهم کرد و چه ها نخواهم. طومارها نوشتی که افسار هدایت و چوب صدارت  ایل بر ید ناکسان است و مرا رسالت برچیدن آن کسان.

سفیرها فرستادند آن کسان که:سید جان دردت چیه؟؟؟

بر پیکره شما هزار هزار زخم یافتیم که مرهمش آورده ایم.آبگ نامش نهاده ایم و خودمان پدیدش آورده ایم و قباله اش با هیچ احدی قسمت نکنیم.

ما را بر محفل تمامیت خواهان نخوانید که اندر جمله مخالفانیم.بر محفل ما درآیید که آمده ایم فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم.

هیجانی بر راوی چیره گشت مو به تن سیخ کنا.جانا! این سید سخن از دل ما همی گوید.هرآنچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند.زیارت این حکیم سخندان،این محکمتر از سندان،برچیننده محفل رندان از نماز یومیه واجب تر نباشد کم از آن نیست.به فرموده مولا علی کرم ا... وجه لبیک که مَنْ عَلَّمَنی حَرْفَاً فَقَدْ سَیَّرَنی عَبْداً

به پی وی نگاشتیم ای سید آبگ! ما را در جرگه همفکران جایی هست که شما را منادی وحدت یافتیم و متمم حجت؟ما نیز مخالفیم.به احد واحد قسم که مخالفان را به منزلگاه شما کشانیم و جملگی در رکابتان قلم زنیم.ایده ها درنهیم و معیارها نویسیم.پارت پارت اصلاحات کنیم و چارت چارت اقدامات.

ندا آمد مخالفیم.

از شوق ندا نهیب زدیم،ما هم مخالفیم!

سیدمان غرید که خموش!ما با مخالفت شما مخالفیم!مخالفت از آن ماست و دیگران از آن کشک.

خاطرات کودکی ام زنده شد.تلویزیون سیاه و سفید بلموند و اصغر سمسارزاده

سریال مراد برقی یا اصغر ترقه! نمیدانم کدامش ولی همش میگفت:مخم و مخم مخالفم.

نوشتن دیدگاه