ترکمن سسی - در حالیکه این روزها شرایط کرونایی در گلستان فراتر از قرمز و بحرانی است ، یادداشت نویس گلستانی می گوید اما همچنان مسافران با خود مرگ سوغات می آورند! مردم اندر حسرت فهم درست!.
وحید حاج سعیدی می نویسد:
دیروز صبح در خیابان کمربندی شهر ، یک مرسدس بنز او ۳۰۹ نسخه مینیبوسی دیدم ( همان مینی بوس ها قدیمی که سال هاست تمامی کارگران خط تولیدش به رحمت خدا رفته اند و در عجبم که هنوز شرکت های بیمه این خودرو ها را بیمه می کنند و معاینه فنی هم دارند!) مینی بوس پر بود از مسافر بود. از بچه شیرخوار و کودک سه چهار ساله تا زن میانسال و پیر مرد هفتاد هشتاد ساله که به جز دو سه نفر هیچکدام ماسک نداشتند! حق هم داشتند . قطع به یقین در خودرویی که کولر ندارد ، استفاده از ماسک در چنین هوای گرمی امکان ندارد.
زن جوانی چادر روی خودش انداخته بود و در حال شیر دادن به نوزادش بود. پیرمردی که جلو نشسته بود در حال باد زدن خود با یک تکه کارتن بود. حتماً انتظار می کشید که زودتر به کبودوال برسند و اگر راه باز باشد و مانند آن مسافر خوزستانی گم نشود، آبشار تمام خزه ای کبودوال را در هفتاد سالگی فتح کند! نگاهی به پلاک خودرو انداختم. 84 ... پلاک 84 را در اینترنت جستجو کردم. استان هرمزگان!
یاد حرفی مسئولی افتادم که معیشت مردم را عامل رعایت نکردن پروتکل های بهداشتی می دانست! به راستی خودرویی با پلاک استان جنوبی کشور در اوج کرونا در شمال کشور و استان ما چه می کند؟! مگر سفر به شهر ها و استان های قرمز ممنوع نیست؟! مگر نه اینکه کرونا در حال ترکتازی است و هر روز رکوردهای جدیدی از فوت شدگان رونمایی می شود؟!
این حجم از بی تفاوتی و ساده انگاری با هیچ منطق و عقل سلیمی سازگاری ندارد! شاید ما انتظار داریم که پلیس جاده ها را ببندد و مانع از مسافرت مردم شود. ولی سهم مردم در رعایت پروتکل های بهداشتی و پرهیز از مسافرت های غیر ضرروی چه می شود؟!
مسافرت ها، دور همی ها و مجالس عروسی و عزا به راه است ولی معیشت مردم را بهانه عدم رعایت پروتکل ها می دانیم و تا تقی به توقی می خورد اول از همه کسبه را خانه نشین می کنیم!
حاضر به کمی خانه نشینی یا استفاده از ماسک نیستیم ولی وقتی دچار بیماری شدیم در بیمارستان صدا را در گلو رها می سازیم و از کادر درمان طلبکار هستیم!
به راستی چه کسی پاسخگوی یتیم شدن کودکی است که هنوز زبان نگشوده است ولی پدرش روی تخت آی سی یو دچار زجر تنفسی شده است و ملحفه تخت را چنگ می زند تا شاید یک بار دیگر بتواند فرزندش را در آغوش بگیرد! چه کسی پاسخگوی زن جوانی است که با داشتن فرزند چهار ساله ، در عنفوان جوانی بیوه شده است؟! تاوان بی مادر شدن کودک شیرخوار را چه کسی می دهد که مادرش در اثر بی مبالاتی ما دچار کرونا شده است؟! کرونا با هیچ کس شوخی ندارد و آنهایی که فکر می کنند فقط افراد بیمار و مسن در معرض خطر فوت هستند، سری به بیمارستان ها بزنند و از نزدیک میانگین سنی فوت شدگان را بررسی کنند!
البته این همه درد نیست و قصه آنجا غصه ناک می شود که هنوز عده ای کرونا را باور نکرده و آن را دکان دستگاه می دانند و دریغ از استفاده از ماسک و رعایت بهداشت فردی! شاید اگر مولانا امروز اینجا بود به جای سرودن « مردم اندر حسرت فهم درست» می فرمود «اندر حسرت فهم درست زجر کش شدم»!
در پایان باید اشاره کنم محض اطلاع افرادی که حاضر به تعطیل کردن بساط مسافرت و مهمانی و دورهمی ها ی شبانه شان نیستند و استفاده ماسک و رعایت پروتکل های بهداشتی را بیهوده می دانند؛ تخت های بیمارستان ها پر شده اند و سرم و آب مقطر سهمیه بندی شده اند! فلذا اگر خودتان و نزدیکان تان دچار کرونا شدید و به مراکز درمانی تشریف بردید، لطفاً خفه خون بگیرید و از کمبود امکانات و تخت و دارو شکایت نکنید! ظرفیت تکمیل است!
به قلم : وحید حاج سعیدی
- نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- نظرات حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای اسلامی منتشر نمیشود.
- نظرات بعد از ویرایش ارسال میشود.