ترکمن سسی - نورمحمد دانشمند - کمک اوغلی در عرصه شعر و ادب و هنر امروز ترکمن صحرا نامی آشناست. چهره ای که چندین هنر را باهم دارد و هرکدام می تواند بهانه ای برای نوشتن گزارش باشد.
عبدالخالق آدمی، شاعر، نویسنده، دوتار نواز، خواننده و گوینده ترکمن، مرد ریزنقش و کم حرف اهل روستای دوزالوم در بخش مرزی داشلی برون، سالهاست در راه بزرگان زبان و ادب ترکمن گام گذاشته تا زبان گویای احساسات، فرهنگ و زبان صحرا باشد. او طی شش دهه عمر خود نامش را در تالار افتخارات داشلی برون ثبت کرده است.
تخلصش "کمک اوغلی" است و این ریشه در باور او به اصل احترام به پدر دارد. "سر مزارم گل نیاورید، اکنون که هستم برایم لبخند بزنید". می گوید "زخم خنجر در دراز مدت بهبود می یابد اما زخم زبان کاری است". توجه به اخلاق اجتماعی، عدالت، انصاف، قناعت و دستگیری از نیازمندان و مهر به والدین در اشعارش موج می زند. از نگاه او " شاعر تاریخ انقضا ندارد" و در ۶۰ سالگی همچنان هنر را وسیله ای بر ای خدمت به خلق می داند.
از جوانی با ادیبان صحرا نشست و برخاست داشت و خانه اش مقصد اتراق ادیبان صحرا بود. می گوید:"هر وقت آنه قربان دایی- قلیچ تقانی- سمت داشلی برون می آمد میهمان من بود."
او با شعر و هنر زندگی می کند:
شو دنیأده سیزلر منینگ بایلیغیم
آیریلماز سیرداشیم بولان قوشغیلار
قوشغی سؤین یورک لرده شالیغیم
قلبیمینگ تارینی چالان قوشغیلار
زندگی در روستا را دوست دارد و از محیط یکنواخت روستا، محیط پراحساسی خلق کرده و از بستر خروشان رودخانه زندگی نکات شیرینی صید می کند. تعلق خاطرش به دیار صحرا در عمق اشعارش هویداست. کار و زندگی دهقانان در میان تپه ماهورهای بی انتهای داشلی برون و دره های لاغار در اطراف روستا و انباشت احساسات مردمان صحرا و محافل مختومقلی خوانی پیرمردان چند دهه قبل روستا را به یاد می آورد. چند داستان کوتاه هم نوشته که فضای عمومی داستانش مزارع دره لاغار است. عاشق مجله و روزنامه و کار فرهنگی است. او شنونده قدیمی رادیوست و گاهی از گوشه و کنار بخش داشلی برون برای رادیو ترکمنی گزارش هم می فرستاد.
در گوشه ای از حیاط خانه اش در روستا در کنار خیابان، تعمیرگاه رادیو و تلوزیون دارد. این کارگاه هم محل کارش است و هم دفتر شعر و هنرش. آنجا هم چرخ زندگی اش را می چرخاند هم پاتوق اهالی فرهنگ و ادب و دوستانش است.
عبدالخالق از کودکی عاشق مطالعه و کتاب است. او اکنون حدود بیست سررسید پر از شعر دارد. بیشترشان در قالب رباعی است. اولین کتاب شعرش با عنوان "نکته ها، داستان ها و لطیفه های طنزآمیز" سال ۱۳۹۰ با همکاری رجب محمد بشارتی فر منتشر شد. دومین اثرش "مقدس آرزولار" سال ۱۳۹۴ و سومین اثرش "انه مهری" شامل رباعیات او سال ۱۳۹۵ و چهارمین کتابش هم "اوزیم و وجدانیم" دو سال بعد چاپ و منتشر شد.
حامی جدی او برای چاپ و انتشار چهار جلد کتاب شعرش، رشید ابرکار صاحب کبابی دور میدان یادبود در شهر گنبدکاووس بود. دوستدار شعر و ادب از دیار صحرا که با خواندن اشعار کمک اوغلی طرفدار او شده بود. ابرکار یک دهه پیش پرسان و جستجو کنان، برای دیدن عشق ادبی خود به بازارچه مرزی آمد، جایی که تعمیرگاه رادیو و تلوزیون شاعر ما ابتدا آنجا راه اندازی شده بود. رشته دوستی ای که تا امروز تداوم دارد. ابرکار حمایت کرد تا چهار کتاب شعر او طی شش سال چاپ شود.
با انجمن های ادبی صحرا میانه خوبی دارد. عضو انجمن میراث و عضو انجمن موسیقی نظرلی محجوبی است نه عضو معمولی بلکه فعال و دغدغه مند. او از چند سال پیش مصمم شد انجمن ادبی اترک را راه اندازی کند. نامه زد. پیگیری کرد. نهایت سال ۱۴۰۱ او خالق بنای ادبی اترک شد و در دوره بخشداری نوراله بابایی نژاد دفتری با تابلوی انجمن ادبی در اینچه برون تاسیس شد که حالا پاتوق دوستداران ادب بخش داشلی برون است.
او بارها در برنامه شعر و آواز "سایرایار اولکام" در رادیو ترکمنی در گرگان میهمان بود ، شعر گفت، دوتار نواخت و آواز خواند.
اراز محمد خرمالی مدیر رادیو ترکمنی او را آدمی نرم خو، آرام و دوست داشتنی می داند و می گوید: "شعرهای کلاسیک با کیفیتی دارد، شعرهایش دارای وزن و قافیه است و در مضامین اجتماعی و اخلاقی می سراید." او تاکید می کند: "عبدالخالق به جراءت جزو پنج شاعر سرآمد حال حاضر ترکمن صحراست".
پاییز ۱۳۶۴ که گرمای هوا کاملا به سردی گراییده بود خبر شهادت برادرش عبدالحی تاثیر عمیقی براو داشت و این موضوع در آثارش نیز آشکار است. برادر شهیدش یکی از 15 شهید بخش د اشلی برون است.
قناعت پیشه است و از احوال چرخ زندگی گله ای ندارد. از اوضاع نابسامان اقتصادی و معیشتی مردم نگران است. آوارگی بچه های کار در خیابان حتی در دوردست ها آزارش می دهد و از مسولانی که در این احوال خواب راحت دارند تعجب می کند.
گلدی نظری پژوهشگر ادبی صحرا او را شاعری وارسته و انسانی خودساخته می داند که با سبک شعری که ریشه در اعصار دارد توانسته است بخوبی به مسائل و مشکلات روز جامعه بپردازد. می گوید: شعر (اوزینگ بیلیان) وی مصداق بارز تلفیق گذشته و حال در اشعار اوست.
حاج احمد قرنجیک دیگر فعال فرهنگی و ادبی صحرا، عبدالخالق آدمی را چنین وصف می کند:شاعری از خطه صحرای ترکمن، فروتن، ساده زیست، مهمان نواز و دردآشناست که در اشعارش با لحنی ساده و آرام در عین حال عمیق، توانسته است آمال و آرزوها، غم ها و شادی ها، درماندگی ها و احساسات انسان دوستانه مردم صحرا را به تصویر بکشد.
ماندگاری و اقبال عمومی نسبت به کمک اوغلی را می توان در ساده گویی و لحن شیوای اشعارش دانست. آدمی از زبان مردم صحرا برای مردم صحرا شعر سروده است، عبدالخالق آدمی علاوه بر سرودن اشعار به زبانهای ترکمنی و فارسی دستی در خلق قصه ها هم داشته است، برخی از آثار او هرچند آمیخته به طنز باشد، زبان طنزش تلخ و گویای درک عمیق شاعر از درد مردمان صحراست.
مادری سالخورده و مهربان که قدیمی ترین عضو خانه پدری اش است، قوت قلب اعضای خانواده شان است. او نیز طبع شعری دارد و اتل متل ترکمنی می گوید. با وجود حدود هشتاد سال سن، شوخ طبع و سرزنده است.
صحرا شاعران و هنرمندان بسیاری دارد که هر کدام سهمی در شکل گیری ادبیات امروز این دیار دارند. تامل در زندگی و آثارشان می تواند هرکدام سوژه چندین گزارش در رسانه های گلستان و ترکمن صحرا باشد.
به قلم : نورمحمد دانشمند - فعال رسانه ای
منتشر شده در : روزنامه گلشن مهر - شنبه 24 تیر 1402 - سال بیست و چهارم - شماره 2605
دیدگاهها
تیرماه ۱۴۰۳