اروپایی تر از اروپا

ترکمن سسی – یادداشت نویس ترکمن با اشاره به روند رو به رشد گسترش تبلیغات نا متعارف روسری ترکمنی در فضای مجازی ضرورت حفظ اصالت های فرهنگی  و بهره گیری از هنر سالم ، غنی و ظرفیت بومی برای انجام اینگونه تبلیغات را یادآور می شود.

میلاد نیازی در یادداشت خود می نویسد:
امروزه بازاریابی به صورت عام و تبلیغات به صورت خاص،به یک اصل در تجارت و کسب و کار درآمده است.
تبلیغات در مفهوم عام در تار و پود زندگی افراد ریشه دوانده است تا جایی که انسان معاصر از لحظه بیداری تا هنگام خواب در معرض القائات دائمی فکری و در محاصره انواع تبلیغات مثبت و منفی، راست یا دروغ قرار دارد.
در نگاه اول تبلیغات،فقط شاید یک فعل و انفعال اقتصادی است اما اگر دقیق تر شویم می بنیم که در فرهنگ و سبک زندگی ما نیز اثر گذاری عمیقی دارد.
تبلیغات میتواند درست باشد یا غلط (نه از لحاظ تکنیکی و فنی) بلکه از لحاظ ارزشی تبلیغات درست و صحیح مبتنی بر آگاهی و دادن قدرت انتخاب و مقایسه به مشتری می باشد در حالیکه درست در مقابل، تبلیغات نادرست بر مبنای اغوا، تدلیس و تحمیل کالا می چرخد.
یکی از معضلاتی که می تواند بر اثر تبلیغات نادرست بوجود بیاید، نادیده گرفتن اصالت های فرهنگی- دینی و عبور از خطوط قرمز اجتماعی است که متاسفانه گریبان گیر منطقه ی ما نیز شده است به طوری که داد شهروندان گنبدی را در آورده است.
یک شهروند گنبدی می گوید که فروشنده ها و فروشگاه های روسری و چارقد ما از اروپا جلو زده اند!!
اگر ما این معضل را ریشه یابی کنیم، به ۷ علت عمده می رسیم. البته باید توجه کرد که پدیده های انسانی و فرهنگی، چند فاکتوری بوده و عوامل بسیاری در آنها دخیل هستند.
مسئله ی اول ، تاثیر ماهواره علی الخصوص سریال های ترکی در الگوی مصرف و سبک زندگی مردم منطقه میباشد.
به دلیل قرابت های زبانی و فرهنگی و قومی با ترکیه، مردمان ترکمن صحرا تاثیر بیشتری از سریال های ترکی می پذیرند. همچنین کمبود سواد رسانه ای در کنار فریبنده بودن ظواهر این رسانه ها، از دیگر عللی است که مردم ما به سرعت و البته به شدت عمیق دچار تغییرات فرهنگی- ارزشی شوند.
مولفه هایی که در سریال های ترکی بسیار پررنگ است از قبیل مصرف گرایی، تجمل و اشرافیت، لباس های برند و تبلیغات کاملا اومانیستی و لیبرالی، سبک زندگی مردم منطقه را تحت تاثیر قرار داده است.
در تفکر کاپیتالیسمی آنچه مهم است، سرمایه و سود بیشتر می باشد و همه چیز به نگاه ابزاری برای درآمد بیشتر، فروش بیشتر دیده می شود. به همین خاطر هست که در تبلیغات خود، به وفور از زنان نیمه برهنه با آرایش های غلیظ استفاده می کنند تا با تهییج حس شهوت، توجه مخاطب را جلب کنند.
به طور مثال در یکی از تبلیغات ماهواره ایی برای یک شامپو صدای یک زن پخش می شود که میگوید " من جذابم، نمیتونی منو نبینی". متاسفانه این تبلیغات، دو خط جهت دهی را دنبال می کنند.
اولا از جهت تحریکی که باعث ایجاد نیاز کاذب و تحریک احساسات و به هم ریختن آرامش روانی افراد می شوند.
دوما از جهت ترویجی که با نشان دادن تیپی خاص، پوششی فریبنده و ادبیاتی کنایه دار و شهوانی در کنار این تبلیغات و پیامهای بازرگانی، باعث ترویج این موارد می شود.
مسئله ی دوم، رشد فضای مجازی علی الخصوص اینستاگرام می باشد. برای کسی که کمی با فضای اینستاگرام آشناست، قطعا حداقل چندباری پیج فروشگاه های مختلف و تبلیغات کالا را دیده است. البته اینستاگرام هم تهدید دارد هم فرصت. فرصت است از این جهت که فضای بسیاری مناسبی برای تبلیغات و بازاریابی می باشد، همانطور که الان بسیاری از فروشگاه های موفق، پیج اینستاگرامی دارند.از جهتی هم تهدید است زیرا که فضای کنترل شده ایی نیست و افراد بدون توجه به تفاوت های فرهنگی و دینی خود و عرف جامعه، شروع به الگوگیری در زمینه ی تبلیغات و بازاریابی می کنند.
مسئله ی سوم نیز عدم نظارت سازمان ها و نهادهای ذی ربط است. البته اینگونه مسائل که ریشه های فرهنگی قوی دارد، قطعا فقط برخورد های قانونی و سخت پاسخگو نخواهد بود اما بدون شک بی تاثیر هم نیستند.
نکته ایی که باید اشاره بشود، مطالبه ی عمومی برای برخورد و کنترل تبلیغات باید از طرف مردم ( که میتوان در قالب امر به معروف و نهی از منکر،گنجاده شود) ایجاد گردد.
مسئله ی چهارم نیز مراودات و رفت آمدهای تجار و فروشندگان ما به کشور ترکیه است که این باعث باز شدن پای تبلیغات نامتعارف و البته مُد به منطقه ی ماست زیرا که بسیاری از بوتیک داران و فروشندگان پوشاک، اجناس لوکس ترک را وارد می کنند و قطعا هم تبلیغات فروشگاه های آنجا را می بینند و الگو می گیرند.
مسئله ی پنجم بُعد اقتصادی قضیه است. به علت وضعیت نامطلوب اقتصادی و فضای کسب و کار، فرد کاسب مجبور می شود برای سوددهی، خطوط قرمز را زیرپا بگذارد و دست به هرکاری جهت افزایش فروش خود داشته باشد. البته قطعا این مورد نمی تواند مجوزی برای درستی رفتار این دسته از کسبه محسوب شود.
مسئله ی ششم هم تغییر نظام بینشی افراد است. در واقع در کنار بُعد اقتصادی، برای بعضی افراد و کسبه،این سبک تبلیغات نوعی پیشرفت فرهنگی و یک اصل مترقی تمدنی محسوب می شود.
مسئله ی آخر نیز نبود آژانس های تبلیغاتی و موسسات بازاریابی قوی و متخصص که بتوانند با استفاده از هنرسالم و فرهنگ غنی و اصیل و مطابق با عرف اجتماع، نیازهای تبلیغاتی را مرتفع سازند.

نوشتن دیدگاه