c_300_250_16777215_10_images_69078.jpg

ترکمن سسی- عبدالستار کم: بی شک همیشه در اذهان توده مردم پرسش مهم « عدم پیشرفت» مطرح می شود و جوابهایی مانند استعمار، استبداد، ناآگاهی و ... برای آن مطرح می گردد. اما کمتر از علت اصلی پیشرفت که نبود وحدت و هماهنگی میان اجزای جامعه می باشد، سخنی به میان می آید.

اگر می خواهید علت اصلی عدم پیشرفت جامعه شهرمان را بررسی نمائید کافی است با مردمان و نحوه برخورد آنها با مشکلات موجود آشنا شوید تا درک بهتری از آینده داشته باشید.
- عده ای حقیقت را نزد خود می یابند و همه را محکوم به کج فهمی و بی دینی می نمایند و تحمل پیشرفت جامعه را ندارند، موقعیت گذشته خود را با افکار تازه در خطر می یابند، به جای تقویت پایه های پیشرفت، با جهل و نادانی خود روش دیگری در پیش می گیرند که دیگر طرفدار ندارد و به غیر از خود دیگران را لایق زندگی خوب نمی دانند و به قول مولوی:
خرقه پوشی من از غایت دینداری نیست جامه ای بر سر صد عیب نهان می پوشم
3- گروهی دیگر در ایام خاصی ندای پیشرفت و توسعه سر میدهند و خود را از رهبران پیشرفت جامعه معرفی می نمایند اما زمانی که پول، ریاست، تهدید و حتی جالبتر از همه معروف شدند دیگر حقیقت جامعه و درد مردم را فراموش می نمایند و بخاطر مشکلاتی که پیدا می کنندمسایل گذشته را به عللی از یاد می برند و به خاطر رهایی از عذاب وجدان با منادیان جدید پیشرفت سر خصومت و دشمنی دارند.
4 - عده ای دیگر همیشه محزون و غمگین کنج بی مسئولیتی را اختیار می کنند و جامعه را مسئول عقب ماندگی خود می دانند، از آدم و عام می نالند، هیچ سعی و تلاشی برای تغییر وضع موجود ندارند در مقابل پیشرفت به علت عدم اعتماد به نفس دچار تزلزل اجتماعی شدید می شوند حتی از شنیدن کلمه پیشرفت هم تنفر دارند.
5 - دسته ای دیگر هم افکار خود را تعطیل نموده و با هیچ خیر وشری کار ندارند.کنج راحت بی مسئولیتی تفکر رابرگزیده و هیچ نظر وعقیده ای را ابراز نمی دارند تا بواسطه آن نقدی هم بشوند که مایه زحمت آنان شود.بنابراین منتظرقهرمانان می باشند،نه اینکه از خود قهرمانی بسازند.
6- دسته دیگر که بدترین گروه ممکنه می باشند، آنهایی هستند که خوب وبد جامعه را بهتر از هرکس دیگری می دانند، اما مصلحت نمی بینند که خود را درگیر آن مسائل کنند. در برابر مردم، نقش بازی می کنند و منادیان پیشرفت را قربانی منافع شخصی و خانوادگی خود می کنند، از زحمت دیگران سوء استفاده کرده واز آنان ابزاری برای پیشرفت خود می سازند و مخالف آگاهی و شعور جمعی می باشند ولی در ظاهر منادی پیشرفت هستند و به قول حافظ:
خوش بود گر محک تجربه آید به میان تا سیه روی شود ، هرکه در او غش باشد
 7- عده ای دیگر،هیچ عقیده ومسلکی ندارند، لهو لعب و عیش نوش دنیوی، نهایت آرزو و پیشرفت آنان می باشد بنابراین جامعه هیچ ارزش و اعتباری برای آنها ندارد، از جامعه رانده شده و هیچ رغبتی برای بازگشتن به آن ندارند پس در فکر پیشرفت ان نیز نمی باشند.
8 - دسته آخر که تعدادشان محدود و محدود می باشد افرادی هستند که در شناختن نقش خود ریاضت ها کشیده و در تنور ناملایمات و سختی ها پخته شده اند، برنامه دنیوی و اخروی خود را از قرآن و تعالیم پیامبران و امامان استخراج کرده و جز خدا مرحم دردی ندارند. در مقابل جامعه مهر سکوت بر لب ندارند، مصلحت گرا و محافظه کار و ترسو نیستند و به خاطر پیشرفت جامعه و مردم از جان و مال و آبرو و حیثیت خود خرج می کنند و همه را به نیکی و تعاون و با هم بودن فرا می خوانند.
نتیجه: با این اوصاف اگر می خواهیم پیشرفت کنیم باید سعی کنیم در گروه هشتم قرار گیریم و تا خود را اصلاح نکنیم جامعه ای پویا و آبادان نخواهیم داشت.و سعی کنیم که خودمان استقلال فکری وایده داشته باشیم و وابسته به دیگران نباشیم.باید اعتماد به نفس قوی و روحیه مطالبه گری داشته باشیم.

 مدیریت اطلاع رسانی قلعه جیق بزرگ

 

نوشتن دیدگاه

مخاطبان گرامی، برای انتشار نظرات لطفا نکات زیر را رعایت فرمایید:
- نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- نظرات حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های اسلامی منتشر نمی‌شود.
- نظرات بعد از ویرایش ارسال می‌شود.


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

 

ترکمن سسی

turkmensesi

تبلیغ

 

نوین وب گستر