ترکمن سسی - فرحان اسماعیلی ، کارشناس ارشد علوم سیاسی و روابط بین الملل در یادداشتی نوشت: بازدارندگی(Deterrence)در روابط بینالملل به معنای استراتژی یا سیاستی است که هدف آن جلوگیری از حمله یا اقدام خصمانه از سوی یک کشور یا بازیگر دیگر از طریق تهدید به مقابله به مثل یا ایجاد هزینههای سنگین برای طرف مقابل است.
به عبارت دیگر، کشوری که سیاست بازدارندگی را دنبال میکند، سعی دارد با ایجاد این برداشت در ذهن حریف که هرگونه اقدام خصمانه پیامدهای منفی شدیدی برای او به دنبال خواهد داشت، جلوی اقدام نظامی یا تهدیدهای دیگر را بگیرد. در این مفهوم، تهدید باید باورپذیر و متقاعدکننده باشد تا بتواند مؤثر عمل کند و کشور مدافع به دشمن احتمالی این پیام را ارسال کند که هزینههای حمله بسیار بیشتر از منافع آن خواهد بود.
لکن عدم پاسخ به حمله میتواند تأثیرات جدی و منفی بر بازدارندگییک کشور داشته باشد. بازدارندگی مؤثر مبتنی بر این فرض است که کشوری که مورد تهدیدیا حمله قرار میگیرد، توانایی و اراده لازم برای پاسخ به حمله را دارد. اگر کشوری به حملهای که به آن صورت گرفته پاسخ ندهد، این امر میتواند پیامهای زیر را ارسال کند که به شدت بازدارندگی آن کشور را تضعیف میکند:
کاهش اعتبار تهدیدها:
بازدارندگی زمانی کارآمد است که تهدیدهای یک کشور جدی و معتبر به نظر برسد. اگر کشوری به حملهای پاسخ ندهد، دشمنان احتمالی ممکن است باور کنند که تهدیدهای قبلی آن کشور توخالی است و در آینده نیز در صورت انجام حملات یا تجاوزهای بیشتر، پاسخی جدی دریافت نخواهند کرد.
تشویق به اقدامات بیشتر:
اگر دشمن ببیند که حمله اولیه او با واکنش روبهرو نمیشود، ممکن است این امر او را به انجام حملات بیشتر تشویق کند. این وضعیت بهویژه زمانی خطرناک میشود که کشور متجاوز باور داشته باشد که کشور هدف از عزم و اراده کافی برای دفاع از خود برخوردار نیست.
تضعیف ائتلافها و روابط بینالمللی:
کشورهایی که متحدان و پیمانهای امنیتی دارند، بهویژه در چارچوبهای نظامی، نیاز دارند تا نشان دهند که در صورت حمله، قادر به دفاع از خود یا پاسخ به تهدیدها هستند. اگر کشوری به حملهای پاسخ ندهد، این امر میتواند روابط بینالمللی و پیمانهای امنیتیاش را تضعیف کند، زیرا متحدان ممکن است به توانایییا اراده آن کشور برای دفاع از منافع مشترک شک کنند.
افزایش خطر محاسبات اشتباه:
عدم پاسخ میتواند دشمن را به این باور برساند که در حملات آتی نیز هیچگونه پاسخ جدییا تلافیجویانهای نخواهد داشت. این وضعیت ممکن است به محاسبات اشتباه منجر شود که به افزایش تنشها و حتی منجر به جنگهای گستردهتری خواهد شد.
تضعیف وجهه داخلی و خارجی:
از منظر داخلی، عدم پاسخ به حمله میتواند به تضعیف اعتماد عمومی به دولت و رهبری کشور منجر شود، زیرا شهروندان ممکن است حکومت را ناتوان از دفاع از امنیت ملی بدانند. همچنین، از منظر بینالمللی، اعتبار آن کشور در حفظ حاکمیت و امنیت خود کاهش مییابد.
پیامدهای منفی بلندمدت بر بازدارندگی:
بازدارندگییک کشور نهتنها به توانایی نظامی، بلکه به اراده و عزم سیاسی آن برای استفاده از این توانایی بستگی دارد. اگر کشوری در یک موقعیت به حملهای پاسخ ندهد، بازدارندگی بلندمدت آن ممکن است تضعیف شود، زیرا دشمنان متوجه میشوند که تهدیدات و تعهدات امنیتی آن کشور در مواقع حساس فاقد اعتبار است.
در نتیجه، عدم پاسخ به حمله بهطور جدی بازدارندگی را تضعیف میکند و میتواند خطرات بیشتری را برای امنیت ملی و بینالمللی ایجاد کند. این مورد کاملا متناسب با حوادث اخیر در منطقه خاورمیانه میباشد. زمانیکه اسماعیل هنیه در قلب کشور ترور شد و از آن زمان هیچ اقدام متناسبی در جهت احیای بازدارندگی صورت نگرفته و فقط به تهدیدات کلامی اکتفا شده است، دشمن صهیونیستی گستاختر شده و دست به اقدامات شدیدتری در جهت تضعیف ایران و محور مقاومت میزند که انفجار تجهیزات ارتباطی در لبنان نمونه بارز آن است. احیای بازردارندگی نیاز فوری کشور میباشد و باید اقدامات قاطع و جدی در این جهت انجام شود.
*در یادداشت بعدی از بازدارندگی نهایی خواهم نوشت*
- نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- نظرات حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای اسلامی منتشر نمیشود.
- نظرات بعد از ویرایش ارسال میشود.