گمیشان : ترکمن سسی - خوجه دردی کر، فعال اجتماعی منطقه غرب ترکمن صحرا از خواجه نفس، و نویسنده ای شجاع و منتقد و پشت و پناه مردم و بویژه جوانان ترکمن صحرا بود. این شخصیت دردآشنا در کمال ناباوری، امروز جمعه مورخ ۷آذر ۱۳۹۹ جان به جان آفرین تسلیم کرد.
او یک منتقد اجتماعی شجاع و بی ریا بود و در نشریات ترکمن صحرا، از جمله صحرا و فراغی با تخلص" توقماق" قلم زد و طنز اجتماعی را وارد جامعه ی ما نمود.
او شجاع بود، از آن جهت که هرگز از تهدید و توبیخ نهراسید بلکه لبه ی تیز انتقاد خود را بر مسئولان نالایق و ناکارآمد و عملکردهای ناصوابشان نشانه رفت.. او جامعه ی خود را نیز نقد می نمود تا راه کج افراد طماع و فرصت طلبی های آنان را افشاء و تصحیح نماید.
مرحوم خوجه دردی کر، برای بهبود وضعیت مردم خواجه نفس از هر کوششی دریغ نداشت. بارها در گرگان ملاقات و رایزنی داشتیم تا گره ای از گره های مردم باز شود.
در عین حال وی انسانی متین و موقر بود، برخلاف قلم پرده در و افشاگرش،که راحت و نوش مفسدان و سوء استفاده کنندگان را آشوب و پریش می نمود، در صحنه ی واقعیت او یک انسان متین و آرام و بسبار منطقی بود.
نشست و برخاست با او، لذتبخش و موجب تعامل و همفکری های بسیار بود.
از ایشان خواسته بودم تا طنزهایش را جمع کند و کتابش کنیم. او هم چنین قولی دادند، حیف که چه زود دیر می شود این قول و قرار بدون امکان انجام و تکرار دیدار ...
او دیگر در بین ما نیست تا با قلم تراش خورده بی باکش که چون سلف خود مختومقلی فراغی که گفته بود: "تراشلاپ شاغلاتغین کونگله گله نینگ" ، چهره ی زشت و کریه فساد و تقلب و رانت خواری را به تصویر کشیده ازین منظر در صدد اصلاحات اجتماعی باشد.
روحش شاد، راهش پر رهرو باد
به قلم : دکتر اراز محمد سارلی
دیدگاهها
دوست و همشهری وی: د. خانگلدی اونق
ممنونم از توجه تان
تورنتو - دکتر خانگلدی اونق
از خداوند منان مسئلت داریم که جای و نام و خاطره وی همیشه در قلب دوستدارانش برای همیشه زنده بماند.
تورنتو - خ. اونق
تورنتو خ. اونق
خ. اونق - تورنتو
تورنتو - د.خ. اونق
تاثر و تاسف خودرا از رحلت این دوست گرامی و یاور مردم ابراز می داریم.
تورنتو - دکتر خانگلدی اونق
د. خ. اونق
کمال تاثر و تاسف خودرا با شنیدن این خبر ابراز می دارم.
د. خانگلدی اونق
حوجه دوردی جانی الله رحمت ادسین اؤرأن غاوی اوغلان دی.
حدود ۱۹ سال قبل از خواجه نفس به من تلفن زد و با صفا و صداقت نسبت به بعضی مطالبی که از من در نشریات استانگلستان و در جاهای دیگر خوانده بود اظهار لطف و نظر کرد. مقداری صحبت کردیم. به او گفتم بزودی به دیدار او به خانهاش خواهم رفت، چند هفته بعد در تعطیلات عید نوروز به همراه همسرم (بانو ساره مهیمنی) و دو پسرم احسان و حامد که ۱۱-۱۰ ساله بودند و اکنون قریب ۳۰ سالهاند، به منزل او در خواجه نفس رفتیم و نیمروزی مهمانش بودیم که در نهایت صفا او و همسر و خانوادهاش از ما پذیرایی و مهمانداری کردند و چندین ساعت صحبت کردیم و بچههای دو خانواده بازی کردند و سرگرم شدند و چندین عکس یادگاری در جمع خانوادگی (شامل والدین بزرگ خانواده کر) گرفتیم که هفته بعد همه را به او تحویل دادم.
مرحوم خوجه دردی کر را انسانی دردمند یافتم.
سالهای بعد با خواندن مطالب طنز او در نشریات گرگان و استان این شناخت من از او به یقین تبدیل شد.
عبدالناصر مهیمنی، روزنامهنگار، گرگان.
۰۹۱۱۹۶۳۰۲۷۷