ترکمن سسی- ماجرای اهواز و خون بیگناهانی که بر زمین ریخت، یک بار دیگر نشان داد که تروریسم چه پدیده شومی است و چه نتایج اندوهباری دارد. به هر شمایل که درآید و در هر اقلیمی که برآید، جز تباهی و مرگ و نفرت به بار نخواهد آورد.
امروز تروریسم و خونریزی و خشونت به جزیی از زندگی روزانه مردم خاورمیانه بدل شده است. اما همه میدانیم که تروریسم ریشههایی عمیق دارد و علیرغم پیوند شومش با برخی دولتها و مراکز ثروت و قدرت، تنها با دلالت به یکی دو موضوع، و یا اشاره به توطئههای خارجی نمیتوان شناخت درستی از آن به دست آورد.
در مواجهه با این پدیده شوم، لازم است شعار و احساسات را کنار بگذاریم و به دقت در باره ظهور و حضور این پدیدة ویرانگر و زیانبار در میهنمان سخن بگوییم. به همین دلیل، برای بیان دقیقتر موضوع، باید به چند نکته توجه داشته باشیم.
نخستین مسأله، اوضاع در حال تحوّل کشورمان است که در طول سدهها و هزارهها، همواره میزبان همزیستی مسالمتآمیز و کم مانند اقوام گوناگون در فلات ایران بوده است. اما در نیم قرن اخیر با بعضی غفلتهای خودمان و بمباران تبلیغی رسانهها و تحول در مناسبات و ذهنیت اقوام در مرزهای غربی و شرقی و جنوبی، تنشها و تردیدهایی پیدا شده و بعضاً اصطکاک و تقابل، جایگزین همزیستی و دیگرپذیری و دوستی شده است.
امروز این مسایل اهمیتی به مراتب بیشتر از گذشته دارد، زیرا هویت جویی قومی که امری طبیعی در نهاد تمام مردم گیتی است، با پول و تبلیغات برون مرزی، خدای ناکرده به نژادگرایی و کینهورزی و دیگرکشی و اعلام برائت و ارتداد اقوام خواهد انجامید.
این هدف را رژیم صهیونیستی هشتادسال پیش مطرح کرد و مینیمالیزه کردن کشورهای بزرگ و قدرتمند و ایجاد بسترهای جداییطلبانه برای اقوام و اقلیتها را با شیوههای گوناگون به یک هدف استراتژیک ارتقا داد.
از نظر این استراتژیستها، مثلا اقوام کرد ابتدا با طرح مسایل قومی وارد نزاع با دولتهایی چون ایران و ترکیه و عراق میشوند و سپس فرسایشی دوسویه آغاز میشود. بر فرض محال اگر یک دولت مستقل قومی هم تشکیل شود باز هم به اقلیمهای کوچکتر باید تقسیم شوند و این کار از نظر آنها به راحتی با بازی سیاسی و نمایش قدرتِ طوایف و ایدئولوژی گرایی تشکّلها و احزاب قابل حصول است.
به نحوی که در این روند، نهایتاً آنچه باقی خواهد ماند، پارههای کوچک اقلیمی یا قومی (طایفهای یا ایلی) است که در تنازعی بی پایان با همسایگان نتوانند نفس تازه کنند. آنچه این ماجرا را خطرناک کرده، ورود سربازان مستمعراتی ثروتمندی است که در خدمت رژیم صهیونیستی و آمریکا هستند. آمریکا نیاز اقتصادی و مطامع سوداگرانه دارد و رژیم اشغالگر نیز اهداف بلند مدت امنیتی را دنبال میکند.
توییت وقاحت بار و حقارتبار رئیس مجلس امن امارات عربی و موضع گیریهای آشکار اخوان سعودیش در ابراز شادی از حادثه اهواز، نشان میدهد که آنها در حال حاضر مستقیماً در زمین بازی صهیونیستها بازی میکنند و سرمایهها و موجودیت خود را روی میز نتانیاهو قمار خواهند کرد.
اما خوب دقت کنیم و هشیار باشیم، زیرا آس برنده دست ماست، اگر به جای تمرکزگرایی ایدئولوژیک و سیاسی، بتوانیم به سیاست ایران برای همه ایرانیان جامه عمل بپوشانیم و وحدت ملی را سرلوحه هدفی اساسی قرار دهیم، همه احساس خواهند کرد یدِ واحده و شبکهای به هم پیوستهایم.
باید در جهت برابری و همزیستی اقوام و ایجاد شرایط منصفانه برای تمام هم میهنانمان از هر قوم و باور و اقلیمی، بکوشیم و هر مانع و مخالفی را در این مسیر کنار بگذاریم زیرا حلقومهای نفرت پراکن و نهادها و رسانههای مخالف پرور و کینه توز، به ریزش نیروهای خودی و افزایش دشمنان بالفعل و بالقوه ایران پرداختهاند و دست ازین شیوههای خسارت بار برنمی دارند.
خلاصه آن که در حال حاضر، جمع بستِ مسائل، آشکارا بیانگر حساسیت اوضاع در مدارهای مرزی و استانهای پیرامونی وطن عزیز ما است و این امر سرنوشت همه ایرانیان را تهدید میکند. گذشته نشان میدهد که هیچ یک از اقوام ایرانی، در چارچوب زیست در امپراتوریهای کهن یا دولتهای نوین در ایران، دستخوش تهدید از داخل و تبعیض نبودهاند و اگر مشکلات و جدالهایی بوده، یا هجوم خارجی بوده است (مانند حملات غُز و ازبک و مغول و…،) و یا طغیان کوچنشینان علیه یکجانشینان و یا جنگ سلسلههای سیاسی و پادشاهی با قشون یکدیگر بوده است.
اما هیچگاه برادران و خواهران لر و کرد و ترک و عرب و بلوچ و گیل و فارس و بندری و بختیاری و مازنی و ترکمن و…، به دلیل ریشههای قومی در پیِ تنازع و جنگ نبودهاند و جز حمایت و همزیستی و تجارت و گفتگو و وصلت و مودت، چیزی نبوده است.
در مقابل این تاریخ درخشان و روابط متعالی، تحرکات دیگری قابل ملاحظه است. مثلاً این فراکسیونهایی که اخیرا به اصرار چند تن از نمایندگان درمجلس شورای اسلامی تشکیل شده و گروهبندی مجلس ایران را به اقلیتهای قومی ـ زبانی تفکیک کرده در حقیقت مجلس مدرن قانونگذاری را به لویی جرگه و مجالسالشیوخ قرون میانه بازگردانده است. حتی اجلاس بزرگ نادرشاه در دشت مغان که شامل متنفذان، تجار، مشاوران سیاسی، حکامِ مناطق، آباء مذاهب و ادیان و فرق، و روسای ایلات، فرماندهان جنگی، برخی علما، دانشمندان، فقهای عظام شیعه و فقیهان جلیل اهل سنت بود، بیشک مدرنتر از ایدههای قومی بر اساس تمایز زبانی است.
اما اینها تنها مسائل نیست، ما نابرابری و مشکلات دیگری هم داریم که پای سوءاستفادهکنندگان و تروریستها روی شانههای آن استوار شده است. باید ریشهها و علل آن به دقت بررسی و تحلیل، و به صراحت بیان شود. در حقیقت باید بیلکنت و آشکار بیان شود تا راه درست و چارهای برای آن بجوییم.
یاد در خونتپیدگان مظلوم و شهدای بیگناه حمله تروریستی اهواز گرامی باد.
منبع: روزنامه طلاعات سه شنبه 3 مهر/ سید مسعود رضوی
- نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- نظرات حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای اسلامی منتشر نمیشود.
- نظرات بعد از ویرایش ارسال میشود.