c_300_250_16777215_10_images_10510.jpg

 

ترکمن سسی - محمد آذری محقق فرهنگ عامه اقوام از فلسفه و ریشه های تاریخی و کهن شب چله در بین سیستانی های گلستان می گوید:


فلسفه و ریشه های تاریخی و کهن شب چله در بین سیستانی های گلستان؟

شب چله که از مناسبت های مهم کیهانی ایرانیان است و در این شب از دیرباز اقوام ایرانی دارای آداب و رسوم ویژه ای بوده اند. یکی از اقوام که در استان گلستان همانند سایر هموطنان دارای آداب و رسوم ویژه ای در شب چله هستند , سیستانی های گلستان می باشند که به سراغ محمدآذری محقق فرهنگ عامه و مدیر بنیاد نیمروز رفتیم و از ایشان در خصوص شب چله در بین سیستانی ها و بخصوص سیستانی های گلستان و مازندران  شمالی سوال کردیم.


خورشید در حركت سالانه خود، در آخر پاییز به پایین‌ترین نقطه افق جنوب شرقی می‌رسد كه موجب كوتاه شدن طول روز و افزایش زمان تاریكی شب می‌شود . اما از آغاز زمستان یا انقلاب زمستانی، خورشید دگرباره بسوی شمال شرقی باز می‌گردد كه نتیجه آن افزایش روشنایی روز و كاهش شب است . محقق فرهنگ عامه اقوام می گوید: همان گونه که در روایت‌های پهلوانان شاهنامه " بهمن و سیاوش " شاهزادگان ایران برای آموختن به این سرزمین فرستاده می‌شدند این جغرافیا دارای برجستگی‌های ویژه‌ای در حوزه اندیشه و تکاپوهای علمی ایرانیان است .

یکی از رموز تاریخ سیستان ؛خود کلمه و واژه ی نیمروز است. برمبنای باور پژوهشگرانی که پیشینه دانش کیهان شناسی و گاه شماری ایرانیان را با واژه نیمروز، یکی دیگر از نام واژه‌های اسرارآمیز، به سیستان می‌رسانند . بر مبنای این باور، خط فرضی که دنیای شناخته شده کهن را به دو بخش تقسیم می‌کرده، نیمروز یا میانگاه جهان نامیده می‌شده، همان خطی که بعدها به نصف‌النهار تغییر نام یافت، از سیستان می‌گذشته است و استعمار پیر انگلیس آن را ابتدا به فرانسه و سپس به گرینویچ تغییر داد و این هم از طنزهای تلخ تاریخ است که چگونه برخی ها برای خود پیشینه درست می کنند.


بر این باور کهن، زمانی که خورشید در وسط آسمان سیستان برسد، نیمی از جهان در شرق آن روز و قبل از ظهر و نیم دیگر در غرب آن نیز بعد از ظهر است . در همین رابطه و پیوند، " ابوریحان بیرونی " در کتاب آثارالباقیه به گفته مهندس ابوسعید سجزی می‌نویسد « که در سیستان گاه شماری ویژه و ماه‌های ویژه خودشان را داشته‌اند که از دیماه آغاز می‌شده است و تمام اینها ان چیزی هست که جوانان ما به بهانه ی شب چله باید مرور کنند و به نسل های آینده منتقل نمایند » .


در سیستان و در بین سیستانی های گلستان و مازندران دو چله؛ چله کوچک که اصطلاح قدیمی آن « چله خورد khoord» و چله بزرگ که به « چله کلو kalo» معروف است و این چله کوچک .
وی ادامه داد : شب اول دی‌ ماه بزرگ‌ترین و طولانی‌‌ترین شب سال و آغاز انقلاب زمستانی در تقویم ایرانی شناخته شده است .

شب یلدا در واقع شبی است که فردای آن تولد خورشید و نور و روشنایی است، در ایران باستان خورشید و نور جایگاه ویژه‌ای دارند و در باور‌های ایران باستان نیز وجود دارد که خورشید نقش بسزایی در حیاط و تداوم زیست بوم و زندگی آنها داشته است به دلیل همین فلسفه و نگاه بلند نیاکان ما به شب چله و اینکه .


از شب یلدا به بعد تسلط تاریکی بر زمین از تسلط نور خورشید و روشنایی کمتر می شود و چون فردای این شب روشنایی بر ظلمت غالب و روز طولانی می‌شود، سیستانی ها از دیرباز تا کنون و حتی در استان گلستان و مازندران؛ تولد خورشید را که مظهر روشنایی است جشن می‌گیرند و براین عقیده هستند که از پس این شب به بعد روز ها که طولانی تر می شوند خورشید بیشتر در آسمان نورافشانی می کند و در واقع پیروزی خورشید و نیکی هاست که جشن گرفته می شود و این را در جای جای شاهنامه و فرهنگ کهن می توان دید .


ایرانیان چون مردمانی شکرگزار و شادمان بوده اند از هر فرصتی برای شکر نعمات خداوند وسور ( جشن ) استفاده می کردند و اگر نگوئیم تمام جشن ها و شادمانه هایشان برگرفته از طبیعت بوده ولی اکثریت و بخصوص برجسته ترین جشن هایشان چنین بوده است از جشن تیرگان , مهرگان و ... که باید جوانان ما با این ریشه های نیاکان خود بیشتر آشنا شوند .دبنا به نوشته های تاریخی متقن , ابوریحان بیرونی می گوید : " ابوسعید سجزی، اسطرلابی ساخته بود به نام " اسطرلاب زورقی " که مبنای کارش، حرکت ماه و ستارگان بر گرد خورشید است . ابوریحان ادامه می‌دهد باوری که سخت است اما او را به خاطر ساخت اسطرلاب تحسین نمودم . "


بر پایه این آگاهی‌های تاریخی، ماه‌های کهن سیستان از دی ماه آغاز می‌شده است و " کریست " نامی بوده که با دی ماه برابر بوده و نام‌های دیگری مانند « اوسال، تیرکیانوا، رشن، رهو،کواذ » ... که برابر با 12 ماه خورشیدی بوده است . به عبارت دیگر، در شش‌ماهه آغاز تابستان تا آغاز زمستان، در هر شبانه روز خورشید اندكی پایین‌تر از محل پیشین خود در افق طلوع می‌كند تا در نهایت در آغاز زمستان به پایین‌ترین حد جنوبی خود با فاصله 5/23 درجه از شرق یا نقطه اعتدالین برسد .


از این روز به بعد، مسیر جابجایی‌های طلوع خورشید معكوس شده و مجدداً بسوی بالا و نقطه انقلاب تابستانی باز می‌‌گردد . آغاز بازگردیدن خورشید بسوی شمال‌شرقی و افزایش طول روز، در اندیشه و باورهای مردم باستان به عنوان زمان زایش یا تولد دیگرباره خورشید دانسته می‌شد و آنرا گرامی و فرخنده می‌داشتند .


از گذشته های دور اقوام ایرانی، در آغاز فصل زمستان مراسمی را برپا می‌دارند كه در میان اقوام گوناگون، نام‌ها و انگیزه‌های متفاوتی دارد . در ایران و سرزمین‌های هم‌فرهنگ مجاور، از شب آغاز زمستان با نام « شب چله » یا « شب یلدا » نام می‌برند كه همزمان با شب انقلاب زمستانی است . به دلیل دقت گاهشماری ایرانی و انطباق كامل آن با تقویم طبیعی، همواره و در همه سال‌ها، انقلاب زمستانی برابر با شامگاه سی‌ام آذرماه و بامداد یكم دی‌ماه است . هر چند امروزه برخی به اشتباه بر این گمانند كه مراسم شب چله برای رفع نحوست بلندترین شب سال برگزار می‌شود؛ اما می‌دانیم كه در باورهای كهن ایرانی هیچ روز و شبی، نحس و بد یمن شناخته نمی‌شده است . جشن شب چله، همچون بسیاری از آیین‌های ایرانی، ریشه در رویدادی كیهانی , و مهم ارزشمند دارد .

قبل از آنکه به مفهوم چله ( یلدا ) وآداب و رسوم سیستانیهای گلستان و مازندران بپردازیم باید یک نگاهی ولو گذرا وجستارگونه به جغرافیا و تاریخ سیستان و فرهنگ سیستانی ها داشته باشیم و با پیشینه تاریخی و فرهنگ کهن سرزمین فرمند سیستان بیشتر آشنا شویم. چراکه صرف دانستن اینکه این شب را چگونه سپری می کنند بدون دانستن ریشه ها و دلایل آن ؛ قطعا نامفهوم و ابتر خواهد بود.


جغرافیای سیستان از گذشته های دور تاریخ، پر راز و پرغوغا بوده، جغرافیایی که جهان پهلوانان شاهنامه از آن برخاسته‌اند و این را بررسیهای بنیاد نیمروز و کتابی به نام شگفتی‌های سکستان ( استان سکاها، سیستان روزگار اشکانی و ساسانی ) به روشنی نشان می‌دهند.

در حوزه تمدنی و جغرافیایی که تاریخ ایران‌زمین، در بزنگاه هایی تاریخی و سرنوشت ساز منزلت و بزرگی خویش را از آن دارد و به باور تاریخ,کوروش هخامنشی به مردم سیستان لقب یاریگر داده، در روزگار اشکانیان شاه سیستان یا سکانشاه می‌باید تاج را بر سر شاهنشاه ایران بگذارد و در روزگار ساسانیان ولیعهد و شاه آینده برای پرورش و آموختن فرهنگ و آئین رزم و کشورداری به سیستان فرستاده می‌شد و تمام این موارد به زیبایی وروشنی در شاهنامه کتاب ورجاوند فردوسی بزرگ نگارش شده است .

در سیستان علاوه بر این ,نام ‎ های محلی دیگری نیز برای ماه ‎ های قمری وجود داشته که هنوز هم در میان سپید مویان سیستان کاربرد دارد و از ماه شوال نیز آغاز می ‎ شده است (عید و میو عید و..) و به روشنی نشان می ‎ دهد که در سیستان سنت ‎ های کهن گاه شماری و تقویم وجود داشته و پاسداشت شب چله و آگاهی از زمان دقیق آن و درک انقلاب زمستانه ریشه درهمین توان علمی دانشی مردمان سرزمین هیرمند فرمند دارد که با اصول اقتصاد معیشتی دامپروری و کشاورزی پیوند داشته است و این موارد به دلیل تعلقات فرهنگی و پیوستگی معنوی و ذهنی با زادگاه پدری در هرکجای جهان که سیستانیها روزگار می گذرانند حفظ شده است و اکنون سیستانی های گلستان و مازندران و سیستانی های خراسان شمالی و تهران و..نیز این گاهشماری را علی رغم شیوه زیست و تغییر معیشت کشاورزی و دامپروری به زندگی مدرن و شهرنشینی کماکان حفظ کرده اند.

بسیاری از ادیان نیز به شب چله مفهومی دینی دادند. در آیین میترا (و بعدها با نام كیش مهر)، نخستین روز زمستان به نام «خوره روز» (خورشید روز)، روز تولد مهر و نخستین روز سال نو بشمار می‌آمده است و امروزه كاركرد خود را در تقویم میلادی كه ادامه گاهشماری میترایی است و حدود چهارصد سال پس از مبدأ میلادی به وجود آمده؛ ادامه می‌دهد. فرقه‌های گوناگون عیسوی، با تفاوت‌هایی، زادروز مسیح را در یكی از روزهای نزدیك به انقلاب زمستانی می‌دانند و همچنین جشن سال نو و كریسمس را همچون تقویم كهن سیستانی در همین هنگام برگزار می‌كنند. به روایت بیرونی، مبدأ سالشماری تقویم كهن سیستانی از آغاز زمستان بوده و جالب اینكه نام نخستین ماه سال آنان نیز «كریست» بوده است. منسوب داشتن میلاد به میلاد مسیح، به قرون متأخرتر باز می‌گردد و پیش از آن، آنگونه كه ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه نقل كرده است، منظور از میلاد، میلاد مهر یا خورشید است. نامگذاری نخستین ماه زمستان و سال نو با نام «دی» به معنای دادار/خداوند از همان باورهای میترایی سرچشمه می‌گیرد.


هرچند این روزها برای ما یلدا تولد خورشید است اما برای ایرانیان قدیم بیشتر طولانی‌ترین شب سال بود. شبی نحس که اهریمن تاریکی در آن ترک‌تازی می‌کرد .
برای همین بود که ایرانی‌ها در آن تا تولد خورشید دور آتش جمع می‌شدند و سفره پهن می‌کردند. ایرانیان باستان برای آنکه شب یلدا را به رغم اهریمن بدکنش به خوشی بگذرانند، آخرین بازمانده‌های میوه‌های پاییزی را جمع می‌کردند و بر سفره‌شان می‌گذاشتند و آن را نثار اهورامزدا می‌کردند .

سیاری از آداب و رسوم کهن ایرانی پس از ورود دین مبین اسلام همچنان توسط دین مبین اسلام در بین ایرانیان حفظ شد که این بیانگر غنی فرهنگ ایرانی و سعه صدر فرهنگ اسلامی واحترام به اداب ورسومی است که در مسیر حفظ کرامت انسان و بخصوص صله رحم وپاسداشت و شکرگزاری نعمت های خداوند می باشد.

بسیاری از پژوهشگران هم روزگار ما بر این باورند که سنت ‎ های مسیحی امروز بسیار وامدار فره و فرهنگ ایرانیان است و هم ریشگی کریست با کریسمس نیز دور از این باورها نیست . هر چند برگزاری مراسم شب چله و میلاد خورشید در سنت دینی زرتشتیان پذیرفته نشده است؛ اما اخیراً آنان نیز می‌كوشند تا این مراسم را همچون دیگر ایرانیان برگزار كنند. در گاهشماری نوظهوری كه برخی زرتشتیان از آن استفاده می‌كتتد و دارای سابقه تاریخی در ایران نیست، زمان شب چله با 24 آذرماه مصادف می‌شود كه نه با تقویم طبیعی انطباق دارد و نه با گاهشماری دقیق ایرانی و نه با گفتار ابوریحان بیرونی كه از شب چله با نام «عید نود روز» یاد می‌كند. از آنرو كه فاصله شب چله با نوروز، نود روز است .


در گذشته، آیین‌هایی در این هنگام برگزار می‌شده است كه یكی از آنها جشنی شبانه و بیداری تا بامداد و تماشای طلوع خورشید تازه متولد شده، بوده است. جشنی كه از لازمه‌های آن، حضور كهنسالان و بزرگان خانواده، به نماد كهنسالی خورشید در پایان پاییز بوده است، و همچنین خوراكی‌های فراوان برای بیداری درازمدت كه همچون انار و هندوانه و سنجد، به رنگ سرخ خورشید باشند .

در شب یلدا در منطقه سیستان و در بین سیستانی های گلستان و مازندران رسم بر این است که صاحب‌خانه، دیوان حافظ را به بزرگتر فامیل که سواد دارد، می‌دهد، سپس هر یک از میهمانان نیت کرده و بزرگ مجلس، این جمله را می‌گوید و تفألی به گنجینه حافظ می‌زند:

«ای حافظِ شیرازی/ تو محرم هر رازی/ بر ما نظر اندازی/ قسم به قرآن مجیدی که در سینه داری...»

قصه گویی و حافظ خوانی توسط بزرگان فامیل را یکی دیگر از آیین های این شب است و بیداری تا سحرگاه و نیایش برای سلامتی حاضران و شروع فصل زمستان که آرزوی همه این است که سال باران زا و برفی باشد چون مزارع و کشتزارها نیاز به آب و برف دارند تا محصول تابستان پر بارتر باشد یا هر چیزی شبیه به این رسم یکی از رسوم پرطرفدار شب یلداست و سرگرمی ‌خوبی برای خانواده‌ها در این شب بلند سال است .

گرفتن فال حافظ و روخوانی شعرهای شاعران بزرگ ایران زمین، بازیهای دسته جمعی مانند گل یا پوچ، لطیفه گویی و بیان خاطرات از دیگر سرگرمی های اعضای فامیل در شب یلداست. در برخی روستاها و شهرها از جمله درروستای زابل آباد گنبد و سیستانی های بجنورد جوانان به بازیهای چون قلعه پوده,خسوخسو,کشتی کچ گردان(که یاداور کشتی های رستم و شاهنامه است) و دختران به بازیهای چون کدش کدش kodosh یا زدومنیکه zerdomonika و...می پردازند.


در بلندترین شب سال در حالی كه سوز سرما در كوی و برزن بیداد می كند، نقل قصه های مادربزرگ ها و پدربزرگها در بین اعضای فامیل، به محافل خانوادگی در دیار كهن سیستان و سیستانی های گلستان و مازندران گرما می بخشد. در شب های سرد زمستان و سایر شب نشینی های سیستانیها و بخصوص در شب چله ,مادر بزرگ و پدر بزرگ ها با بیان آسوکه (داستان ) که در آن سرشار از معانی اخلاقی ,وطن دوستی و شجاعت و تلاش و همدلی است ضمن سرگرم کردن کودکان و جوانان به انتقال فرهنگ نیز اقدام می کنند.

گفتگو از : رستم جرجانی

دیدگاه‌ها  

+1 #1 عبدالله 1402-11-19 22:41
سلام آفرین بر این کار خوب وحدتی
باید اقوام با فرهنگ یکدیگر بیشتر آشنا شوند
انتشار مطالب آقای حاج محمد آذری بنیانگذار ومدیر بنیاد نیمروز سیستانی‌ها در پایگاه خبری عزیزان ترکمن خیلی با معناست. خداقوت
نقل قول کردن

نوشتن دیدگاه

مخاطبان گرامی، برای انتشار نظرات لطفا نکات زیر را رعایت فرمایید:
- نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- نظرات حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های اسلامی منتشر نمی‌شود.
- نظرات بعد از ویرایش ارسال می‌شود.


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

 

ترکمن سسی

turkmensesi

تبلیغ

 

نوین وب گستر